ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
افزایش حقوق فرهنگیان بازنشسته/ آقای محمدی از مرند: از دولت محترم تدبیر و امید تقاضا داریم که حقوق ما فرهنگیان بازنشسته را نسبت به شاغلین حوزه خودمان همسانسازی نمایند. 30سال تمام در مناطق دور افتاده خدمت کردهایم اما حقوقمان کفاف زندگی را نمیدهد.
زیرگذر بهصورت نیمه کاره رها شده/ امید روحانی از بیرجند: زیر گذر فرعی به اصلی شهرک قدس در بیرجند بهصورت نیمه کاره رها شده است. لذا از مسئولان محترم وزارت راه و شهرسازی درخواست مینماییم که به این موضوع رسیدگی نمایند.
افزایش چشمگیر بیمه اختیاری تأمین اجتماعی/ مریم خامفروش: مبلغ بیمه اختیاری تأمین اجتماعی افزایش چشمگیری یافته است. لذا ضروری است که مسئولان محترم برای کاهش مبلغ آن اقدامات لازم را انجام دهند.
کمبود روغن جامد و مایع/ یک شهروند: علت کمیاب بودن و گران بودن روغنهای جامد و مایع چیست؟ در بعضی از مغازهها شاهد صفهای طولانی هستیم که برای روغن مایع و جامد تشکیل شده است. لذا با توجه به شرایط کرونا لطفاً مسئولان فکری برای این موضوع نمایند.
مشکلات حذف دفترچههای تأمین اجتماعی/ محمد فؤاد کاسب: حذف دفترچههای تأمین اجتماعی مشکلاتی را برای بیمه درمان ایجاد کرده است. لطفاً مسئولان محترم در این خصوص چارهاندیشی کنند.
تأخیر در زمان ورود قطار مترو/ لقمان نظیری: ورود قطار مترو از ایستگاه قائم به ایستگاه آزادگان با تأخیر است. علت چیست؟ لطفاً مسئولان مربوطه پاسخگو باشند.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
افزایش حقوق فرهنگیان بازنشسته/ آقای محمدی از مرند: از دولت محترم تدبیر و امید تقاضا داریم که حقوق ما فرهنگیان بازنشسته را نسبت به شاغلین حوزه خودمان همسانسازی نمایند. 30سال تمام در مناطق دور افتاده خدمت کردهایم اما حقوقمان کفاف زندگی را نمیدهد.
زیرگذر بهصورت نیمه کاره رها شده/ امید روحانی از بیرجند: زیر گذر فرعی به اصلی شهرک قدس در بیرجند بهصورت نیمه کاره رها شده است. لذا از مسئولان محترم وزارت راه و شهرسازی درخواست مینماییم که به این موضوع رسیدگی نمایند.
افزایش چشمگیر بیمه اختیاری تأمین اجتماعی/ مریم خامفروش: مبلغ بیمه اختیاری تأمین اجتماعی افزایش چشمگیری یافته است. لذا ضروری است که مسئولان محترم برای کاهش مبلغ آن اقدامات لازم را انجام دهند.
کمبود روغن جامد و مایع/ یک شهروند: علت کمیاب بودن و گران بودن روغنهای جامد و مایع چیست؟ در بعضی از مغازهها شاهد صفهای طولانی هستیم که برای روغن مایع و جامد تشکیل شده است. لذا با توجه به شرایط کرونا لطفاً مسئولان فکری برای این موضوع نمایند.
مشکلات حذف دفترچههای تأمین اجتماعی/ محمد فؤاد کاسب: حذف دفترچههای تأمین اجتماعی مشکلاتی را برای بیمه درمان ایجاد کرده است. لطفاً مسئولان محترم در این خصوص چارهاندیشی کنند.
تأخیر در زمان ورود قطار مترو/ لقمان نظیری: ورود قطار مترو از ایستگاه قائم به ایستگاه آزادگان با تأخیر است. علت چیست؟ لطفاً مسئولان مربوطه پاسخگو باشند.
همزمان با روز ارتش، چند بیمارستان صحرایی و کمپ درمانی برپا شد
ارتش به کمک «سلامت» آمد
گروه سیاسی/ روز گذشته به مناسبت 29 فروردین ماه روز ارتش، مراسم گرامیداشت این روز با رژه نیروهای مختلف ارتش در تهران و مراکز استانها برگزار شد. در تهران، این مراسم در منطقه 3 نیروی زمینی و پادگان شهید یداللهی و با حضور فرمانده کل و جمعی از فرماندهان ارتش برگزار شد که طی آن، پیام حضرت آیتالله خامنهای، فرمانده کل قوا و حجتالاسلام حسن روحانی رئیس جمهوری قرائت شد. امسال این مراسم به دلیل محدودیتهای کرونایی به صورت خودرویی و با شعار «مدافعان وطن، یاوران سلامت» برگزار شد. این مراسم فرصتی بود تا جدیدترین تجهیزات ارتش و نیز توان رزمی و دفاعی این نیرو در حوزه نیروهای سهگانه هوایی، زمینی و دریایی به نمایش گذاشته شود؛ تجهیزاتی که نشان میدهد ارتش جمهوری اسلامی خود را متناسب با تهدیدات و نیز فناوریهای نظامی جدید در دنیا، توان خود را بهروز کرده و آماده مقابله با هر نوع تهدیدی، از جمله پهپادهای مهاجم یا موشکهای کروز است. رئیس جمهوری در پیام خود به مناسبت روز ارتش که در مراسم رژه این نیرو در پادگان شهید یداللهی قرائت شد، با بیان اینکه هر ملتی به ارتش قدرتمند خود میبالد و هر ارتشی هم به ملت غیور و بزرگ خود مینازد، تأکید کرد: ملتها بدون ارتشها بیپشتوانهاند و ارتشها بدون مردم بیپناهند و دولتها هم بدون این دو «بی سرمایه» و همه در کنار هم سدی مرصوص. به گزارش ایرنا، حجتالاسلام حسن روحانی، مشروعیت ارتشها را در فداکاری، میهندوستی و وفاداری آنان به امنیت ملی، نظام، وحدت ملی و تمامیت ارضی دانست و افزود: اما رابطه ارتشها با ملتها از رابطه ارتشها با حکومتها راهبردیتر است. حکومتها برای آنکه در قدرت بمانند به ملتها نیاز دارند، اما زمانی که ملتی از حکومتی ناراضی و رویگردان شود این ارتشها هستند که باید در میان ملتها و حکومتها یکی را برگزینند و تصمیم بگیرند و انتخاب کنند. رئیس جمهوری با بیان اینکه ارتشها مسلحاند اما سلاح آنان رو به دشمنان ملتها است و نه ملتها، اضافه کرد: ارتشها از لحاظ اداری البته جزیی از دولتها و حکومتها هستند و از این رو طبق قانون باید از حکومتها اطاعت کنند. این اصل مردمسالاری است که سرباز از فرمانده اطاعت کند، اما این مسأله هم روشن است که ارتشها باید از دولتی حمایت کنند که به ملتش خیانت نکرده است. روحانی با اشاره به انتخاب نهایی ارتش در جریان انقلاب اسلامی و اینکه کنار ملت قرار گرفت، ادامه داد: در قانون اساسی تعیین مقام رهبری به عنوان فرمانده کل قوا نمادی از ضرورت حفظ ارتش و همه نیروهای مسلح از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از استیلای دولتها و احزاب سیاسی بود. او با بیان اینکه پس از انقلاب اسلامی با تعیین یک فقیه عالی مقام به عنوان فرمانده کل قوا، جدایی ارتش از فعالیت سیاسی عملاً تحقق یافته است تا ارتش و سپاه و همه نیروهای مسلح مستقل بمانند، این امر را وصیت امام و رهنمود مقام معظم رهبری و جزو مزیتهای ارتش و سپاه دانست و تأکید کرد: امروز در امتداد تجربه جنگ تحمیلی و به عنوان میراث دفاع مقدس، نهادهای نظامی ایران از ارتش و سپاه حرفهایتر از همیشه مأموریت و مسئولیت خویش را میشناسند. روحانی خطاب به ارتش جمهوری اسلامی ایران، با بیان اینکه شما ارتش انقلاب هستید، شما سرباز و سردار انقلاب هستید و پاسداری از انقلاب تنها با حفاظت از ارزشهای انقلاب؛ استقلال، آزادی، جمهوریت و اسلامیت معنا مییابد، تأکید کرد: دفاع از «مرزها» دفاع از «استقلال» ایران است، دفاع از «رأیها» دفاع از «آزادی» ایران است، دفاع از «آزادیها» دفاع از «جمهوریت» ایران و دفاع از «ارزشها» دفاع از «اسلامیت» ایران است.
رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه مأموریت شما ورود به رقابتهای سیاسی هم نیست، بلکه مأموریتی ملی است، گفت: شما درست در جایی ایستادهاید که ملت ایران به شما نیاز دارد. امروز دشمنان ایران از وسعت و قدرت و وحدت و امنیت ایران در هراسند. ایران همواره برای آنان بزرگتر از آن بوده است که فکر میکردند. او با بیان اینکه ارتش، ارتش همه ملت ایران است و بزرگتر از آن است که آن را به سیاست فرو بکاهیم، اظهار کرد: ارتش و سپاه در این هشت سال دولت تدبیر و امید بویژه در چهار سال جنگ تحمیلی اقتصادی همانند هشت سال دفاع مقدس برای منافع ملی ایستادند. چنان چهره برافروختند و از خود صلابت نشان دادند که دشمن هرگز نتوانست خیال جنگ در سر داشته باشد. دولت هم در این سالهای سخت جنگ اقتصادی، ارتش و نیروهای مسلح کشور را به مدرنترین سلاح مجهز کرد، که در هیچ زمانی روحیه نظامیان و سازوبرگ آنان از امروز بهتر نبود.
پهپادهای ارتش برگ برنده نیروهای مسلح ایران
سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی نیز در حاشیه رژه یگانهای محمول ارتش، توان پهپادی ارتش را یک قدرت و برگ برنده نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران دانست که در صورت نیاز در میدانهای نبرد از آن استفاده خواهد شد. به گزارش ایرنا، او دلیل برگزاری متفاوت مراسم روز ارتش را ضرورت رعایت شیوهنامههای بهداشتی دانست و گفت: امروز شاهد حضور قدرت نوظهور پهپادی ارتش جمهوری اسلامی ایران بودید و این بسیار مهم است که قدرت پهپادی ارتش در سالهای فشار حداکثری ظهور و رشد کرده و پا گرفته است. فرمانده کل ارتش اضافه کرد: با این رژه به ملت بزرگ ایران اعلام کردیم که ارتش جمهوری اسلامی ایران همچنان که در حوادث طبیعی مانند زلزله و سیل در کنار مردم بوده است، از اسفند سال ۹۸ تاکنون برای مقابله با کرونا در کنار مردم ایستاده است و هر جا که لازم باشد و هر کمکی که از دست ارتش جمهوری اسلامی ایران برآید برای مردم با جان و دل انجام خواهد داد. او درباره تأثیر تحریمها و فشار حداکثری بر توان نیروهای مسلح نیز اظهارکرد: آنچه امروز شما به عنوان قدرت پهپادی مشاهده کردید در همین سالهای فشار حداکثری در ارتش جمهوری اسلامی ایران بروز و ظهور یافت. تحریمها برای همه ملتها ظالمانه و محدودیت آفرین است و میتواند بر ملتها فشار ایجاد کند اما ملتی که بتواند از تحریمها و فشارهای بیگانگان به عنوان فرصت استفاده کند، میتواند حرف اصلی خود را در جهان محکم به زبان بیاورد.
رونمایی از دو سامانه پدافندی جدید در رژه روز ارتش
در مراسم روز گذشته ارتش، دستاوردهای جدید این نیرو در زمینه فعالیت و رزم هر سه بخش هوایی، دریایی و زمینی به نمایش گذاشته شد. اما از میان این دستاوردها، دو نمونه بیش از سایرین مورد توجه قرار گرفت؛ سامانههای پدافندی «مجید» و «ذوالفقار» که از آنها به عنوان شکارچی جدید موشکهای کروز و پهپادها یاد میشود. سامانه پدافند هوایی ارتفاع پست «ذوالفقار» مبتنی بر پرتابگر چندفروندی دوش پرتاب مکانیزه است و سامانه شهید مجید نیز متشکل از سیستم کنترل آتش الکترواپتیک و پرتابگر دوفروندی مستقر بر روی خودروی ارس است که هر دو سامانه وظیفه مقابله با اهداف در ارتفاع پست بویژه موشکهای کروز را دارند.
نگاهی به سایر توانمندیهای ارتش
در مراسم روز گذشته آخرین دستاوردهای پهپادی ارتش و سایر تجهیزات بهینه شده در قالب یگانهای محمول و خودرویی در تهران به نمایش درآمد. در زمینه تجهیزات و توانمندیهای نیروی زمینی ارتش، میتوان به خودروی فوق سنگین تانکبر کیان ۷۰۰، نسل سوم تانک ذوالفقار ایران (مجهز به پیشرفتهترین سامانههای زرهی موجود دنیا، سیستم جدید کنترل آتش/ و سامانه استابلایزر بومی)، تیام، خودروی فوق سنگین حامل تانک اصلی میدان نبرد، خودروی حامل نفربر بیتیآر با توپ ۲۳ میلیمتری اتوماسیون و استابلایزر، خودروی حامل موشک زمین به زمین زلزال، خودروی حامل موشکانداز فتح ۳۶۰. موشکی نقطهزن و مجهز به جدیدترین سامانههای ارتباطی، خودروی ضدگلوله رویین تن، سبکترین خودروی ضدگلوله دنیا و پهپاد چندمنظوره مهاجر ۶ نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد. نیروی پدافند هوایی ارتش نیز سامانه موشکی ذوالفقار، سامانه راداری کاملاً بومی کاشف به منظور کشف انواع ریز پرندهها و هواپیماهای بدون سرنشین، سامانه موشکی کاملاً بومی باور۳۷۳، سامانه موشکی برد بلند کاملاً بومی تلاش و سامانه موشکی چابک و کاملاً متحرک ۱۵ خرداد و ۶- موشکهای کاملاً بومی صیاد ۳و۴ را به نمایش گذاشت. پهپاد انهدامی برد بلند آرش، پهپاد پرسرعت ارزیاب سامانههای پدافندی ارتفاع بالای ناصر و پهپادهای کیان ۱ و ۱۰ شهریور با قابلیت ارزیابی سامانههای پدافندی ارتفاع بالا از دیگر تجهیزات این نیرو بودند.
نیروی دریایی نیز اژدر اکسیژنی و اژدر مارک ۴۶ با توانایی شلیک از زیردریایی کلاس طارق، شناور تندرو هجومی ضربتی شهاب جهت عملیات دفاع ساحلی و کرانهای و قایق رعد و سامانه پرتاب موشک برد بلند نور با قابلیت هدایت موشکهای سطح به سطح از ساحل به دریا را به نمایش گذاشت.
ارتش به کمک سلامت آمد
همزمان با ایام روز ارتش ، چند بیمارستان صحرایی و کمپ های بیمارستانی در مراکز ارتش برای کمک به بیماران کرونایی و به عنوان پشتیبان بیمارستانها تشکیل و برپاشد .بیمارستان صحرایی قزوین در محوطه بیمارستان ارتش در لشگر ۱۶ زرهی قزوین برپا و فعال شده است. این بیمارستان دارای ۶۰ تخت است و امکانات و تجهیزات لازم را برای بستری بیماران کرونایی دارد. به گفته مسئولان از ظرفیت بیمارستان صحرایی برای خدمترسانی به بیماران کرونایی در حال ترخیص استفاده میشود.همچنین بیمارستانی به صورت پشتیبان در ورزشگاه شهید دستغیب شیراز برپا شده و کادر درمان خط مقدم بیماری کرونا مشغول خدمت رسانی به بیماران کرونایی در این بیمارستان هستند.
رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه مأموریت شما ورود به رقابتهای سیاسی هم نیست، بلکه مأموریتی ملی است، گفت: شما درست در جایی ایستادهاید که ملت ایران به شما نیاز دارد. امروز دشمنان ایران از وسعت و قدرت و وحدت و امنیت ایران در هراسند. ایران همواره برای آنان بزرگتر از آن بوده است که فکر میکردند. او با بیان اینکه ارتش، ارتش همه ملت ایران است و بزرگتر از آن است که آن را به سیاست فرو بکاهیم، اظهار کرد: ارتش و سپاه در این هشت سال دولت تدبیر و امید بویژه در چهار سال جنگ تحمیلی اقتصادی همانند هشت سال دفاع مقدس برای منافع ملی ایستادند. چنان چهره برافروختند و از خود صلابت نشان دادند که دشمن هرگز نتوانست خیال جنگ در سر داشته باشد. دولت هم در این سالهای سخت جنگ اقتصادی، ارتش و نیروهای مسلح کشور را به مدرنترین سلاح مجهز کرد، که در هیچ زمانی روحیه نظامیان و سازوبرگ آنان از امروز بهتر نبود.
پهپادهای ارتش برگ برنده نیروهای مسلح ایران
سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی نیز در حاشیه رژه یگانهای محمول ارتش، توان پهپادی ارتش را یک قدرت و برگ برنده نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران دانست که در صورت نیاز در میدانهای نبرد از آن استفاده خواهد شد. به گزارش ایرنا، او دلیل برگزاری متفاوت مراسم روز ارتش را ضرورت رعایت شیوهنامههای بهداشتی دانست و گفت: امروز شاهد حضور قدرت نوظهور پهپادی ارتش جمهوری اسلامی ایران بودید و این بسیار مهم است که قدرت پهپادی ارتش در سالهای فشار حداکثری ظهور و رشد کرده و پا گرفته است. فرمانده کل ارتش اضافه کرد: با این رژه به ملت بزرگ ایران اعلام کردیم که ارتش جمهوری اسلامی ایران همچنان که در حوادث طبیعی مانند زلزله و سیل در کنار مردم بوده است، از اسفند سال ۹۸ تاکنون برای مقابله با کرونا در کنار مردم ایستاده است و هر جا که لازم باشد و هر کمکی که از دست ارتش جمهوری اسلامی ایران برآید برای مردم با جان و دل انجام خواهد داد. او درباره تأثیر تحریمها و فشار حداکثری بر توان نیروهای مسلح نیز اظهارکرد: آنچه امروز شما به عنوان قدرت پهپادی مشاهده کردید در همین سالهای فشار حداکثری در ارتش جمهوری اسلامی ایران بروز و ظهور یافت. تحریمها برای همه ملتها ظالمانه و محدودیت آفرین است و میتواند بر ملتها فشار ایجاد کند اما ملتی که بتواند از تحریمها و فشارهای بیگانگان به عنوان فرصت استفاده کند، میتواند حرف اصلی خود را در جهان محکم به زبان بیاورد.
رونمایی از دو سامانه پدافندی جدید در رژه روز ارتش
در مراسم روز گذشته ارتش، دستاوردهای جدید این نیرو در زمینه فعالیت و رزم هر سه بخش هوایی، دریایی و زمینی به نمایش گذاشته شد. اما از میان این دستاوردها، دو نمونه بیش از سایرین مورد توجه قرار گرفت؛ سامانههای پدافندی «مجید» و «ذوالفقار» که از آنها به عنوان شکارچی جدید موشکهای کروز و پهپادها یاد میشود. سامانه پدافند هوایی ارتفاع پست «ذوالفقار» مبتنی بر پرتابگر چندفروندی دوش پرتاب مکانیزه است و سامانه شهید مجید نیز متشکل از سیستم کنترل آتش الکترواپتیک و پرتابگر دوفروندی مستقر بر روی خودروی ارس است که هر دو سامانه وظیفه مقابله با اهداف در ارتفاع پست بویژه موشکهای کروز را دارند.
نگاهی به سایر توانمندیهای ارتش
در مراسم روز گذشته آخرین دستاوردهای پهپادی ارتش و سایر تجهیزات بهینه شده در قالب یگانهای محمول و خودرویی در تهران به نمایش درآمد. در زمینه تجهیزات و توانمندیهای نیروی زمینی ارتش، میتوان به خودروی فوق سنگین تانکبر کیان ۷۰۰، نسل سوم تانک ذوالفقار ایران (مجهز به پیشرفتهترین سامانههای زرهی موجود دنیا، سیستم جدید کنترل آتش/ و سامانه استابلایزر بومی)، تیام، خودروی فوق سنگین حامل تانک اصلی میدان نبرد، خودروی حامل نفربر بیتیآر با توپ ۲۳ میلیمتری اتوماسیون و استابلایزر، خودروی حامل موشک زمین به زمین زلزال، خودروی حامل موشکانداز فتح ۳۶۰. موشکی نقطهزن و مجهز به جدیدترین سامانههای ارتباطی، خودروی ضدگلوله رویین تن، سبکترین خودروی ضدگلوله دنیا و پهپاد چندمنظوره مهاجر ۶ نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد. نیروی پدافند هوایی ارتش نیز سامانه موشکی ذوالفقار، سامانه راداری کاملاً بومی کاشف به منظور کشف انواع ریز پرندهها و هواپیماهای بدون سرنشین، سامانه موشکی کاملاً بومی باور۳۷۳، سامانه موشکی برد بلند کاملاً بومی تلاش و سامانه موشکی چابک و کاملاً متحرک ۱۵ خرداد و ۶- موشکهای کاملاً بومی صیاد ۳و۴ را به نمایش گذاشت. پهپاد انهدامی برد بلند آرش، پهپاد پرسرعت ارزیاب سامانههای پدافندی ارتفاع بالای ناصر و پهپادهای کیان ۱ و ۱۰ شهریور با قابلیت ارزیابی سامانههای پدافندی ارتفاع بالا از دیگر تجهیزات این نیرو بودند.
نیروی دریایی نیز اژدر اکسیژنی و اژدر مارک ۴۶ با توانایی شلیک از زیردریایی کلاس طارق، شناور تندرو هجومی ضربتی شهاب جهت عملیات دفاع ساحلی و کرانهای و قایق رعد و سامانه پرتاب موشک برد بلند نور با قابلیت هدایت موشکهای سطح به سطح از ساحل به دریا را به نمایش گذاشت.
ارتش به کمک سلامت آمد
همزمان با ایام روز ارتش ، چند بیمارستان صحرایی و کمپ های بیمارستانی در مراکز ارتش برای کمک به بیماران کرونایی و به عنوان پشتیبان بیمارستانها تشکیل و برپاشد .بیمارستان صحرایی قزوین در محوطه بیمارستان ارتش در لشگر ۱۶ زرهی قزوین برپا و فعال شده است. این بیمارستان دارای ۶۰ تخت است و امکانات و تجهیزات لازم را برای بستری بیماران کرونایی دارد. به گفته مسئولان از ظرفیت بیمارستان صحرایی برای خدمترسانی به بیماران کرونایی در حال ترخیص استفاده میشود.همچنین بیمارستانی به صورت پشتیبان در ورزشگاه شهید دستغیب شیراز برپا شده و کادر درمان خط مقدم بیماری کرونا مشغول خدمت رسانی به بیماران کرونایی در این بیمارستان هستند.
گزارش «ایران» درباره وضعیت بیمارستانها و شیوع بیماری کووید و جانباختن هموطنان
موج سیاه کرونا
تاخت و تاز کرونا، دیروز جان 405 هموطن را گرفت / درتهران 130 نفر فوت کردند
فریبا خان احمدی - خبرنگار /روزهای سیاه کرونا در بهار امسال همچنان ادامه دارد. دیروز با عبور شمار جانباختگان از مرز 400 فوتی سیاهترین قاب هفتگی کرونا در 24 ساعت منتهی به روز گذشته ثبت شد؛ 405 بیمار کرونایی راهی قبرستانها شدند و گفته میشود راه سختی در جدال نفسگیر با کرونا در پیش داریم. آمارها درباره تعداد موارد ابتلا، بستری و بیماران بدحال بسیار تکان دهنده و نگران کننده است با وجود این و علیرغم هشدارهای پیاپی مسئولان، اعمال محدودیتهای شدید و تعطیلیهای گسترده هنوزآمار افراد قانون گریز با افرادی که پروتکلها را رعایت میکنند50 درصد گزارش میشود. همچنین دورهمیهای خانوادگی هم سر جایشان باقی است و ایستگاه های حملونقل عمومی نیز شلوغ و پر ازدحام هستند و همه اینها فرصت تاخت و تاز را برای ویروس انگلیسی فراهم کرده است. از سوی دیگر گزارشها و آمارهای رو به رشد مبتلایان و فوتیها در شهرها ی قرمز و نارنجی آژیر خطر را به صدا درآورده است تا جایی که سیر نزولی کاهش میزان مشارکت مردمی در رعایت پروتکلها با درنظر گرفتن افزایش قدرت سرایت ویروس جهشیافته کانونهای بحرانی تازهای را در کشور ایجاد کرده است و میتواند مشکلات بسیار شدیدی برای کادر درمان بههمراه داشته باشد چون بررسیهای تخصصی و کارشناسان به این نکته اشاره دارد که قدرت سرایت نوع جهشیافته ویروس منحوس نسبت به ابتدای همهگیری در سال 1398 بهمیزان 10 تا 30 برابر است.
فوتیهای کرونا در تهران روزی 130 نفر!
بر اساس اعلام روابط عمومی وزارت بهداشت در 24 ساعت منتهی روز گذشته با فوت 405 بیمار مجموع جانباختگان کرونا به 66 هزار و 732 نفر رسید. همچنین دیروز 21 هزار و 644 بیمار جدید شناسایی شد که نکته قابل توجه آن بستری 3 هزار و 92 نفر در بیمارستانها است. مجموع بیماران کرونا نیز در کشور به دو میلیون و 237 هزار و 89 نفر رسید. حال 4هزار و 766 نفر نیز وخیم گزارش میشود. در این میان اوضاع تهران بهعنوان مرکز اپیدمیولوژی کشور وخیمتر است و بیش از یک سوم مرگ و میرها در پایتخت اتفاق میافتد و این مسأله نگرانی رئیس شورای شهر تهران را هم در پی داشته است. به گفته محسن هاشمی؛ آمار فوتیهای کرونایی در تهران از ۱۳۰ نفر گذشته و روند افزایشی آن، از بازگشت شرایط وخیم پاییز گذشته خبر میدهد. وضعیت کرونا در 20 استان کشور نیز با وجود اعمال تعطیلیها همچنان صعودی است. او میگوید محدودیتهای دیرهنگام ایجاد شده نیز تاکنون تأثیرگذار نبوده است و باید بخش عمدهای از فعالیتها قرنطینه شود. هاشمی در ادامه میافزاید از مسئولان مدیریت شهری انتظار داریم مسأله واکسیناسیون پرسنل صف مقدم شهرداری تهران را که بدون تعطیلی و وقفه در حال خدمترسانی و در معرض ابتلا به بیماری کرونا هستند پیگیری کنند؛ پاکبانان زحمتکش، کارگران میادین میوه وتره بار، کارکنان شهروند و پرسنل بخش سلامت شهرداری بهصورت جدی در معرض ابتلا به کرونا هستند.
خیز وحشتناک کرونا و اوضاع وخیم بیمارستانها در استان های کشور
در شهرستانهای قرمز کرونایی 71 درصد و در شهرستانهای نارنجی 73 درصد نقض محدودیتها اتفاق افتاده است. رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی استانها از اشغال کامل تختهای بستری ابراز نگرانی میکنند و در عین حال هشدار میدهند بهدلیل گسترش ویروس جهش یافته انگلیسی بزودی شاهد رکوردهای تازهای از تعداد افزایش مرگ و میر در استانهای قرمز کرونایی خواهیم بود... وضعیت کرونا در استانهایی همچون ایلام، همدان، خراسان جنوبی و کردستان بسیار فاجعهآمیز گزارش میشود و در استانهای گیلان و اصفهان و بوشهر نیز آمارها روبه افزایش است. تعداد بیماران در استان گلستان و کرمانشاه نیز چند برابر افزایش یافته در این میان اوضاع سمنان و کاشان نیز وخیم اعلام میشود. بحران کرونا همچنین در استانهای آذربایجان شرقی، سیستان و بلوچستان و لرستان نیز همچنان ادامه دارد. در آمارهایی که اعلام شد سهم نگران کننده بیتوجهی به ترددهای شبانه یعنی از ساعت 22 الی 3 بامداد واقعیتی تلخ را نشان میدهد که میزان 66 درصد را به خود اختصاص داده و جالب اینجاست که پایتخت با وجود شرایط بحرانی از نظر وضعیت همهگیری کرونا در موج چهارم، صدرنشین تخلف تردد شبانه است و نام اصفهان هم بهعنوان دیگر شهر در وضعیت بحرانی کرونا دیده میشود.
جهشهای بیسابقه آمار کرونا از 7 آبان 99 تا به امروز
بررسیها نشان میدهد که اولین بار 7 آبان سال 99 بود که آمار روزانه مرگ بر اثر کرونا برای نخستین بار به بیش از 400 نفر رسید. آن روز و در میانههای موج سوم کرونا 415 نفر جان باختند و تعداد 6 هزار و 824 بیمار جدید شناسایی شدند. همان زمان نیز مسئولان وزارت بهداشت درباره پر شدن ظرفیت بیمارستانها هشدار دادند. یک هفته پس از نزدیک شدن مرگ و میرها به عدد 500 محدودیتهای کرونایی در فاز یک اجرا شد و سپس بعد از اعمال فاز دوم محدودیتهای شدید کرونایی از اول آذر در نهایت 16 دی بعد از ماهها مبارزه نفسگیربا کرونا شمار فوتیها با مرگ 98 بیمار دو رقمی شد. ارقام دو رقمی مرگ بر اثر کرونا تا 13 فروردین ماه ادامه داشت تا اینکه یک مرتبه عواقب خریدهای شب عید و شلوغی بازار در آخر سال سر از عدد مرگ کرونا در آورد و به نحسی سیزده بدر گره خورد. آن روز 117 نفر فوت کردند. بعد از 13 فروردین نگرانیها از عواقب سفرهای نوروزی و رفتار پروتکل شکنان شدت گرفت بهطوریکه از نیمه دوم فروردین ماه دوباره مرگهای سه رقمی تکرار شد. کم کم آمار ابتلا، بیماران بدحال و نیازمند به آیسییو و فوتیها با جهشی فزاینده پیشروی کرد و درست یک روز مانده به پایان اولین ماه بهار قرمز کرونایی، مرگومیر کرونا با مرگ 405 بیمار رکورد جدیدی زد. تحلیل دادههای مرتبط با روند موارد مثبت بیماری در کل کشور از ابتدای اپیدمی تا انتهای هفته سوم فروردین نشان میدهد در موج چهارم کرونا افزایش بیسابقهای در تعداد موارد بیماری رخ داده و این روند با شدت ادامه دارد. سرعت متوسط افزایش آمار روزانه در تعداد موارد بستری در موج چهارم نسبت به موج سوم 6.1 برابر افزایش داشته و این رقم در مورد تعداد مرگ و میرها 4.1 برابر زیاد شده است. این وضعیت اکنون با شتابی جهش وار ادامه دارد و شدت آن در همه زمینهها به نسبت سه موج قبلی بیسابقه و نگران کننده ارزیابی میشود.
هنوز به قله پیک چهارم کرونا نرسیدهایم
این دادهها در حالی مطرح میشود که مطابق اعلام سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا هنوز به قله موج چهارم نرسیدهایم. بهعبارتی پیک سوم یعنی در قله پیک قبلی، 23 هزار بستری داشتیم اما در حال حاضر که هنوز به قله موج چهارم نرسیدهایم 43 هزار بستری داریم. پیشبینی مسئولان وزارت بهداشت بر این نکته تأکید دارند که بزودی این میزان به حدود 60 هزار بستری در روز میرسد. اگرچه هر روز عدد و رقمهای ابتلا و مرگ روندی صعودی گرفته اما هنوز عده بیشماری وخامت اوضاع کرونایی کشور را جدی نگرفتهاند. مصداق این بیتفاوتی و بیتوجهی به قوانین محدودیتها و شیوه نامههای بهداشتی کاهش میزان رعایت پروتکلها به میزان 30 درصد در بسیاری از استانها و شهرها است. از طرفی نمیتوان به این سادگی از عواقب رفتار 21 هزار نفری را که تستشان مثبت بود و سفر رفتند و نقض قرنطینه کردند گذشت. همانهایی که ویروس کرونا را شهر به شهر چرخاندند که نتیجه بیتوجهی به هشدارها هم به افزایش بار مراجعه به مراکز درمانی و اشغال کامل تختهای بیمارستانی دامن زد.
در برخی از استانها 30 تا 40 درصد پروتکلها رعایت میشود
به گفته علیرضا رئیسی، سخنگوی ستاد ملی کرونا در شش استان ۷۱ درصد کل نقض ترددها در کشور اتفاق افتاده که شامل مازندران، اصفهان، البرز، همدان، آذربایجان شرقی و فارس هستند. در این میان 66 درصد نیز محدودیتهای شبانه را نقض کردهاند که تهران در صدر نقض محدودیتهای شبانه قرار دارد.همچنین بر اساس پیشبینیهای ستاد ملی مقابله با کرونا؛ حدود دو هفته دیگر به قله یا پیک نهایی موج چهارم میرسیم. البته این بدان معنی است که حتی اگر هم به پیک برسیم و روند ثابت شده یا نزولی شود، حالاحالاها از وضعیت قرمز خارج نخواهیم شد. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا میگوید: رعایت پروتکلها همچنان رضایتبخش نیست. میزان رعایت پروتکلها در شهرهای قرمز و نارنجی هنوز به حد مطلوب نرسیده و هنوز بسیاری از استانها و شهرها به میزان ۳۰ تا ۴۰ درصد پروتکلها رعایت نمیشود و این زیاد است. به این ترتیب درباره ادامه محدودیتها روز پنجشنبه تصمیمگیری خواهد شد.
فوتیهای کرونا در تهران روزی 130 نفر!
بر اساس اعلام روابط عمومی وزارت بهداشت در 24 ساعت منتهی روز گذشته با فوت 405 بیمار مجموع جانباختگان کرونا به 66 هزار و 732 نفر رسید. همچنین دیروز 21 هزار و 644 بیمار جدید شناسایی شد که نکته قابل توجه آن بستری 3 هزار و 92 نفر در بیمارستانها است. مجموع بیماران کرونا نیز در کشور به دو میلیون و 237 هزار و 89 نفر رسید. حال 4هزار و 766 نفر نیز وخیم گزارش میشود. در این میان اوضاع تهران بهعنوان مرکز اپیدمیولوژی کشور وخیمتر است و بیش از یک سوم مرگ و میرها در پایتخت اتفاق میافتد و این مسأله نگرانی رئیس شورای شهر تهران را هم در پی داشته است. به گفته محسن هاشمی؛ آمار فوتیهای کرونایی در تهران از ۱۳۰ نفر گذشته و روند افزایشی آن، از بازگشت شرایط وخیم پاییز گذشته خبر میدهد. وضعیت کرونا در 20 استان کشور نیز با وجود اعمال تعطیلیها همچنان صعودی است. او میگوید محدودیتهای دیرهنگام ایجاد شده نیز تاکنون تأثیرگذار نبوده است و باید بخش عمدهای از فعالیتها قرنطینه شود. هاشمی در ادامه میافزاید از مسئولان مدیریت شهری انتظار داریم مسأله واکسیناسیون پرسنل صف مقدم شهرداری تهران را که بدون تعطیلی و وقفه در حال خدمترسانی و در معرض ابتلا به بیماری کرونا هستند پیگیری کنند؛ پاکبانان زحمتکش، کارگران میادین میوه وتره بار، کارکنان شهروند و پرسنل بخش سلامت شهرداری بهصورت جدی در معرض ابتلا به کرونا هستند.
خیز وحشتناک کرونا و اوضاع وخیم بیمارستانها در استان های کشور
در شهرستانهای قرمز کرونایی 71 درصد و در شهرستانهای نارنجی 73 درصد نقض محدودیتها اتفاق افتاده است. رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی استانها از اشغال کامل تختهای بستری ابراز نگرانی میکنند و در عین حال هشدار میدهند بهدلیل گسترش ویروس جهش یافته انگلیسی بزودی شاهد رکوردهای تازهای از تعداد افزایش مرگ و میر در استانهای قرمز کرونایی خواهیم بود... وضعیت کرونا در استانهایی همچون ایلام، همدان، خراسان جنوبی و کردستان بسیار فاجعهآمیز گزارش میشود و در استانهای گیلان و اصفهان و بوشهر نیز آمارها روبه افزایش است. تعداد بیماران در استان گلستان و کرمانشاه نیز چند برابر افزایش یافته در این میان اوضاع سمنان و کاشان نیز وخیم اعلام میشود. بحران کرونا همچنین در استانهای آذربایجان شرقی، سیستان و بلوچستان و لرستان نیز همچنان ادامه دارد. در آمارهایی که اعلام شد سهم نگران کننده بیتوجهی به ترددهای شبانه یعنی از ساعت 22 الی 3 بامداد واقعیتی تلخ را نشان میدهد که میزان 66 درصد را به خود اختصاص داده و جالب اینجاست که پایتخت با وجود شرایط بحرانی از نظر وضعیت همهگیری کرونا در موج چهارم، صدرنشین تخلف تردد شبانه است و نام اصفهان هم بهعنوان دیگر شهر در وضعیت بحرانی کرونا دیده میشود.
جهشهای بیسابقه آمار کرونا از 7 آبان 99 تا به امروز
بررسیها نشان میدهد که اولین بار 7 آبان سال 99 بود که آمار روزانه مرگ بر اثر کرونا برای نخستین بار به بیش از 400 نفر رسید. آن روز و در میانههای موج سوم کرونا 415 نفر جان باختند و تعداد 6 هزار و 824 بیمار جدید شناسایی شدند. همان زمان نیز مسئولان وزارت بهداشت درباره پر شدن ظرفیت بیمارستانها هشدار دادند. یک هفته پس از نزدیک شدن مرگ و میرها به عدد 500 محدودیتهای کرونایی در فاز یک اجرا شد و سپس بعد از اعمال فاز دوم محدودیتهای شدید کرونایی از اول آذر در نهایت 16 دی بعد از ماهها مبارزه نفسگیربا کرونا شمار فوتیها با مرگ 98 بیمار دو رقمی شد. ارقام دو رقمی مرگ بر اثر کرونا تا 13 فروردین ماه ادامه داشت تا اینکه یک مرتبه عواقب خریدهای شب عید و شلوغی بازار در آخر سال سر از عدد مرگ کرونا در آورد و به نحسی سیزده بدر گره خورد. آن روز 117 نفر فوت کردند. بعد از 13 فروردین نگرانیها از عواقب سفرهای نوروزی و رفتار پروتکل شکنان شدت گرفت بهطوریکه از نیمه دوم فروردین ماه دوباره مرگهای سه رقمی تکرار شد. کم کم آمار ابتلا، بیماران بدحال و نیازمند به آیسییو و فوتیها با جهشی فزاینده پیشروی کرد و درست یک روز مانده به پایان اولین ماه بهار قرمز کرونایی، مرگومیر کرونا با مرگ 405 بیمار رکورد جدیدی زد. تحلیل دادههای مرتبط با روند موارد مثبت بیماری در کل کشور از ابتدای اپیدمی تا انتهای هفته سوم فروردین نشان میدهد در موج چهارم کرونا افزایش بیسابقهای در تعداد موارد بیماری رخ داده و این روند با شدت ادامه دارد. سرعت متوسط افزایش آمار روزانه در تعداد موارد بستری در موج چهارم نسبت به موج سوم 6.1 برابر افزایش داشته و این رقم در مورد تعداد مرگ و میرها 4.1 برابر زیاد شده است. این وضعیت اکنون با شتابی جهش وار ادامه دارد و شدت آن در همه زمینهها به نسبت سه موج قبلی بیسابقه و نگران کننده ارزیابی میشود.
هنوز به قله پیک چهارم کرونا نرسیدهایم
این دادهها در حالی مطرح میشود که مطابق اعلام سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا هنوز به قله موج چهارم نرسیدهایم. بهعبارتی پیک سوم یعنی در قله پیک قبلی، 23 هزار بستری داشتیم اما در حال حاضر که هنوز به قله موج چهارم نرسیدهایم 43 هزار بستری داریم. پیشبینی مسئولان وزارت بهداشت بر این نکته تأکید دارند که بزودی این میزان به حدود 60 هزار بستری در روز میرسد. اگرچه هر روز عدد و رقمهای ابتلا و مرگ روندی صعودی گرفته اما هنوز عده بیشماری وخامت اوضاع کرونایی کشور را جدی نگرفتهاند. مصداق این بیتفاوتی و بیتوجهی به قوانین محدودیتها و شیوه نامههای بهداشتی کاهش میزان رعایت پروتکلها به میزان 30 درصد در بسیاری از استانها و شهرها است. از طرفی نمیتوان به این سادگی از عواقب رفتار 21 هزار نفری را که تستشان مثبت بود و سفر رفتند و نقض قرنطینه کردند گذشت. همانهایی که ویروس کرونا را شهر به شهر چرخاندند که نتیجه بیتوجهی به هشدارها هم به افزایش بار مراجعه به مراکز درمانی و اشغال کامل تختهای بیمارستانی دامن زد.
در برخی از استانها 30 تا 40 درصد پروتکلها رعایت میشود
به گفته علیرضا رئیسی، سخنگوی ستاد ملی کرونا در شش استان ۷۱ درصد کل نقض ترددها در کشور اتفاق افتاده که شامل مازندران، اصفهان، البرز، همدان، آذربایجان شرقی و فارس هستند. در این میان 66 درصد نیز محدودیتهای شبانه را نقض کردهاند که تهران در صدر نقض محدودیتهای شبانه قرار دارد.همچنین بر اساس پیشبینیهای ستاد ملی مقابله با کرونا؛ حدود دو هفته دیگر به قله یا پیک نهایی موج چهارم میرسیم. البته این بدان معنی است که حتی اگر هم به پیک برسیم و روند ثابت شده یا نزولی شود، حالاحالاها از وضعیت قرمز خارج نخواهیم شد. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا میگوید: رعایت پروتکلها همچنان رضایتبخش نیست. میزان رعایت پروتکلها در شهرهای قرمز و نارنجی هنوز به حد مطلوب نرسیده و هنوز بسیاری از استانها و شهرها به میزان ۳۰ تا ۴۰ درصد پروتکلها رعایت نمیشود و این زیاد است. به این ترتیب درباره ادامه محدودیتها روز پنجشنبه تصمیمگیری خواهد شد.
روحانی در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت عنوان کرد
تداوم حمایت مالیاتی از بنگاههای اقتصادی در دوره کرونا
گروه اقتصادی| در دویست و هجدهمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت برخلاف رویههای گذشته که عمدتاً مباحث اقتصادی مطرح میشد، به موضوع سلامت و تجهیز بیمارستانها پرداخته شد. موضوعی که با توجه به موج چهارم کرونا از اهمیت بسزایی برخوردار است.اما موضوع اقتصادی کشور در پایان نشست درباره نحوه حمایت مالی از بنگاههای اقتصادی در دوره کرونا بود.
یکی از موضوعاتی که این روزها در بین اصناف و واحدهای تولیدی زیاد شنیده میشود، تعویق در پرداخت وامهای کرونا است. با آنکه این وامها اعداد و ارقام بالایی ندارد اما خیلی از وام گیرندگان بهدلیل ادامه یافتن کرونا هنوز دخل و خرجشان بههم نزدیک نشده و چه بسا حجم بدهیهایشان بخصوص اجارههای معوقشان سر به فلک کشیده است.
چند روز پیش محمد نهاوندیان، معاون اقتصادی رئیسجمهوری اعلام کرد: «با توجه به تداوم شیوع بیماری کرونا و آثار اقتصادی آن، ستاد ملی کرونا با تمدید مهلت تعیین شده در قانون تسهیل تسویه بدهی بدهکاران شبکه بانکی موافقت کرد.»
این خبر برای تمام وام گیرندگان دلگرم کننده بود، بخصوص افرادی که باید تا پایان سال گذشته تسویه میکردند.
بر این اساس اشخاص حقیقی با تسهیلات زیر ۵۰۰ میلیون تومان و بنگاههای اقتصادی حقوقی با تسهیلات زیر ۲میلیارد تومان، در رشته فعالیتهای تولیدی شامل کشاورزی، شیلات، استخراج معادن، صنعت، ساختمان و تأمین برق، آب و گاز مشمول این قانون هستند. جریمه تأخیر این تولیدکنندگان بخشوده میشود و بدهی آنان بر اساس نرخ قرارداد اولیه و بهصورت ساده (و نه مرکب) محاسبه میشود. تولید کنندگانی مشمول تسهیلات این قانون میباشند که بخواهند بدهی غیرجاری خود را نقداً تسویه کنند.
گویا در ستاد هماهنگی اقتصادی دولت قرار است بستههای حمایتی بیشتری دیده شود تا شاید بار سنگینی که کرونا بر واحدهای تولیدی و اصناف گذاشته است، کم شود.
در جلسه روز گذشته ستاد هماهنگی اقتصادی دولت پیشنهاد حمایت مالیاتی از بنگاههای اقتصادی در دوران کرونا مطرح و مورد بررسی اعضا قرار گرفت لذا بزودی قرار است دراین باره نظر نهایی داده شود.
در این راستا سازمان امور مالیاتی به منظور حمایت از کسب وکارها در مقابل تبعات اقتصادی کرونا، بخشودگی جرایم قابل بخشش موضوع قانون مالیاتهای مستقیم و قانون مالیات بر ارزش افزوده برای کلیه فعالان اقتصادی اعم از تولیدی و خدماتی را پیشنهاد کرده است.
این پیشنهادها که در راستای هدف مانع زدایی از تولید طراحی شده است مورد بحث و بررسی و تصمیمگیری قرار گرفت و ادامه بررسی آن به جلسه آینده ستاد هماهنگی اقتصادی دولت موکول شد.
مانند دوره تولید ماسک همکاری کنید
یک فعال اقتصادی ایران درباره اینکه در موج چهارم کرونا، روند حمایت از واحدهای تولیدی و صنعتی باید چگونه باشد به «ایران»، گفت: «از آنجا که کشور با موجهای مختلف کرونا روبهرو شده است و در هر مرتبه واحدهای تولیدی، صنعتی و صنوف آسیب جدی دیدند، ضرورت دارد که رویه حمایتی از فعالان اقتصادی بیشتر شود؛ تعویق در پرداخت وامهای اخذ شده اتفاق خوبی است اما کافی نیست؛ هر چند که برخی بانکها با وجود ابلاغیههای حمایتی هیچ گونه همکاری ندارند و فعال اقتصادی مجبور است ضمن پرداخت جریمه، بازپرداخت تسهیلات را انجام دهد.»
او ادامه داد: «در شرایط فعلی مهمترین کمک به واحدهای تولیدی ارائه تسهیلات و بخششهای مالیاتی است؛ این روزها با افزایش هزینههای تولید و کارگری، پرداخت مالیات برای تولیدکنندگان بسیار سخت شده است لذا با کاهش بخشی از مالیاتها میتوان به فعالان اقتصادی کمک کرد.»
این فعال اقتصادی اظهارداشت: «موضوع دیگری که پیشنهاد میشود در ستاد هماهنگی اقتصادی دولت مورد بررسی قرار گیرد توجه به موانع تولید است؛ از آنجا که تولید در شرایط تحریم، کمبود منابع مالی و شیوع ویروس کرونا سخت شده است برخی موانع را میتوان با فوریت حذف کرد؛ همانگونه که در اوایل شیوع ویروس کرونا در مورد تولید ماسک انجام شد. زمانیکه کشور به ماسک نیاز داشت تمام دستگاههای دولتی برای حذف قوانین دست و پاگیر بسیج شدند و دیدیم در کوتاهترین زمان ممکن در تولید ماسک به خودکفایی رسیدیم و حتی صادرات در این بخش انجام شد، لذا این تجربه نشان داد که دولت میتواند چابک باشد.»
کاهش سهم پرداختیهای مردم در حوزه سلامت
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، در دویستوهجدهمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت؛ حسن روحانی، رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه توسعه زیرساختها در نظام سلامت یکی از اساسیترین و ماندگارترین سرمایهگذاریها برای جامعه محسوب میشود، گفت: میزان اهتمام این دولت به بخش سلامت، در سالهای پس از انقلاب، بینظیر بوده است؛ در نتیجه این اقدامات است که سهم پرداخت مردم در حوزه سلامت به شکل قابل توجهی کاهش پیدا کرد.
او با اشاره به اینکه دولت تدبیر و امید در کشاکش جدال با ویروس کرونا؛ آمادهسازی و تجهیز بیمارستانها برای پذیرش بیماران کرونایی و تقویت زیرساختهای نظام سلامت را نیز دنبال کرده است، خاطرنشان کرد: هر چند همه ابعاد توسعه در نظام سلامت فقط در ساخت بیمارستان و تجهیز نیازهای بیمارستانها محدود نمیشود، اما واقعیت این است که ساخت و تجهیز بیمارستان و مراکز بهداشتی و درمانی یک اولویت فوری و جدی بوده که در دولت تدبیر و امید شتاب بیشتری گرفت.
گسترش عدالت در تأمین نیازهای درمان کشور
رئیسجمهوری اظهار داشت:گسترش عدالت در تأمین نیازهای بهداشتی و درمانی مردم در اقصی نقاط کشور نیز دیگر دغدغه مهم دولت بود که با تلاشهای همکاران حوزه سلامت برای ارتقای نظام بهداشت و درمان کشور، دسترسی اقشار مختلف مردم در دورترین نقاط کشور به خدمات درمانی فراهم شده است.
در دولتهای یازدهم و دوازدهم، با هدف توسعه زیرساختهای بهداشت و درمان بویژه در مناطق محروم و برای رسیدن به استانداردهای بینالمللی اقداماتی انجام شده که ساخت، توسعه و بهرهبرداری از یک هزار و 711 پروژه بیمارستانی و اجرای طرح تحول نظام سلامت به ظرفیت 41 هزار تخت جدید از آن جمله است.
درحالی که تعداد کل تختهای بیمارستانی کشور پیش از آغاز فعالیت دولت یازدهم، 96 هزار تخت بوده، در فاصله سالهای 92 تا 99، علاوه بر بازسازی کامل بیش از 40 هزار تخت بیمارستانی، 41 هزار تخت به این تعداد افزوده شده که این رقم 50 درصد کل ظرفیت تختهای ایجاد شده در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.
تعداد کل تختهای مراقبتهای ویژه کشور پیش از آغاز فعالیت دولت یازدهم 4 هزار و 96 تخت بوده که در فاصله سالهای 92 تا 98، دو هزار و 158 تخت مراقبتهای ویژه به این تعداد افزوده شده و در دوران شیوع کرونا در یکسال اخیر نیز 2 هزار و 161 تخت دیگر به ظرفیت درمانی کشور افزوده شده است.
دومین برد سرخها در لیگ قهرمانان آسیا با طلسم شکنی مغانلو همراه بود
کامبک رؤیایی پرسپولیس
گروه ورزشی/ بازیهای مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا بامداد امروز با برگزاری یک دیدار دیگر ادامه پیدا کرد که طی آن استقلال ایران و الشرطه عراق به مصاف هم رفتند. این رقابتها شنبه شب در حالی پیگیری شد که در گروه E الوحده امارات و گوا هند به تساوی بدون گل رسیدند. در ادامه هم پرسپولیس ایران در دومین بازی اش برابر الریان قطر قرار گرفت و به پیروزی 3-1 دست یافت تا با 6 امتیاز جایگاه خود را در صدر جدول این گروه مستحکم کند. یکی از نکات ویژه این دیدار حضور شجاع خلیلزاده مدافع سابق پرسپولیس در ترکیب الریان بود. بازیکنی که در ابتدای بازی با پرسپولیسیها عکس یادگاری گرفت و در حلقه بازیکنان الریان هم برای آنها صحبت کرد تا توجه همه به سمت او جلب شود. یحیی گلمحمدی در این بازی یک تغییر نسبت به بازی با الوحده امارات در ترکیب تیمش داشت و کمال کامیابی نیا را به جای میلاد سرلک در پست هافبک دفاعی بازی داد. پرسپولیسیها بازی را هجومی آغاز کردند و در دقیقه 2 ضربه شهریار مغانلو به تیر دروازه خورد. توپ و میدان در اختیار شاگردان یحیی بود اما الریان دقیقه 19 روی یک ضربه ایستگاهی و ضربه سر عبدالعزیز حاتم بهگل رسید. در ادامه مغانلو فرصتهای خوبی را از دست داد تا آه از نهاد پرسپولیسیها بلند شود و ضربه سر خوب سیدجلال را هم دروازه بان الریان مهار کرد تا نیمه اول با پیروزی الریان به پایان برسد. اما نیمه دوم را پرسپولیس هجومیتر آغاز کرد و دقیقه 47 روی کرنر ارسالی مهدی ترابی و ضربه سر کامیابی نیا به گل تساوی رسید(سومین گل آسیایی کامیابی نیا در پرسپولیس). با افزایش حملات سرخها، دقیقه 49 و روی سانتر سیامک نعمتی از سمت راست مغانلو گل دوم را زد تا طلسم گل نزدنهایش در پرسپولیس شکسته شود. پرسپولیسیها که حسابی روحیه گرفته بودند به حملات خود ادامه دادند و در این شرایط مغانلو توانست دقیقه 57 دبل کند و روی پاس امید عالیشاه تیمش را به گل سوم برساند. پس از آن یحیی دست به تغییراتی زد و عیسی آل کثیر را به میدان فرستاد اما این بازیکن و نوراللهی هم فرصتهای خوبی را از دست دادند. در این نیمه الریان کاری از پیش نبرد و با اینکه لوران بلان تعویضهایی انجام داد اما در واقع نیمه مربیان را به یحیی واگذار کرد تا پرسپولیس به بردی ارزشمند دست پیدا کند. کامیابی نیا هم از سوی AFC بهعنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب شد.
اولین بازگشت قرمزها با برد و چاشنی انتقام
نکته جالبی که در خصوص بازیهای پرسپولیس در این فصل وجود دارد این است که این تیم هر گاه گل اول بازی را دریافت کرده بود، به نتیجه مساوی میرسید. اتفاقی که پیش از این در بازی با نساجی، استقلال و شهرخودرو در لیگ برتر افتاده بود اما این بار قرمزها نه تنها گل مساوی را زدند بلکه توانستند کامبک کنند و به یک برد شیرین دست یابند. پرسپولیس همچنین با این نتیجه به دومین برد خود مقابل الریان دست یافت. این دو تیم 22 آبان 1375 و در مرحله گروهی جام باشگاههای آسیا 1996 به مصاف هم رفتند که پرسپولیس در آن به برتری 2-1 دست یافت. هر 2 گل قرمزها در آن بازی را خداداد عزیزی یار کمکی این تیم در آن دوره به ثمر رساند. این دو تیم در فصل 2017 لیگ قهرمانان آسیا و در 24 اسفند 95 برابر هم قرار گرفتند که الریان آن دیدار را 3-1 برد و بازی برگشت هم بدون گل مساوی شد اما حالا پرسپولیس توانست با برد 3-1 انتقام شکست قبلی برابر این تیم را بگیرد.
پیروزی فولاد با گلزنی دوباره شیمبا
در دیگر دیدارهای لیگ قهرمانان و در گروهD فولاد ایران به مصاف الوحدات اردن رفت و به پیروزی 1-0 دست پیدا کرد تا شاگردان جواد نکونام پس از تساوی 1-1 با السد قطر، اولین بردشان در این گروه را تجربه کنند. دقیقه 44 این بازی، پاس کاتبک مهران موسوی به دست مدافع الوحدات خورد و فولاد صاحب یک ضربه پنالتی شد که این فرصت توسط شیمبا تبدیل به گل شد تا فولاد یک بر صفر پیش بیفتد. لوسیانو پریرا که در بازی پلی آف مقابل العین امارات دبل کرده بود و مقابل السد هم گلزنی کرد، در این دیدار هم گل زد تا در 3 دیدار آسیایی پیاپی فولاد 4 گل زده باشد و در 37 سالگی بدرخشد. کاپیتان برزیلی فولاد که بهعنوان بهترین بازیکن زمین معرفی شد، تاکنون 11 گل در ادوار لیگ قهرمانان آسیا بهثمر رسانده است. در دیگر دیدار این گروه السد و النصر عربستان به مصاف هم رفتند که این مسابقه با برتری غیرمنتظره و 3 -1 النصر به پایان رسید تا شکستی سخت نصیب شاگردان ژاوی شود. در این گروه، النصر با 4 امتیاز صدرنشین است و فولاد هم با 4 امتیاز و تفاضل گل کمتر در رده دوم قرار دارد و الوحدات و السد هم با یک امتیاز در ردههای سوم و چهارم قرار دارند.
دومین تساوی تراکتور
در بازیهای گروه B هم تراکتور ایران و شارجه امارات به تساوی بدون گل رضایت دادند تا شاگردان رسول خطیبی پس از تساوی 3-3 برابر پاختاکور ازبکستان، در دومین بازیشان هم مساوی کنند. در دیگر دیدار این گروه نیروی هوایی عراق و پاختاکور هم صفر – صفر شدند. در این گروه شارجه با 4 امتیاز در صدر است و پاختاکور و تراکتور با 2 امتیاز دوم و سوم هستند و نیروی هوایی با یک امتیاز چهارم است.
اولین بازگشت قرمزها با برد و چاشنی انتقام
نکته جالبی که در خصوص بازیهای پرسپولیس در این فصل وجود دارد این است که این تیم هر گاه گل اول بازی را دریافت کرده بود، به نتیجه مساوی میرسید. اتفاقی که پیش از این در بازی با نساجی، استقلال و شهرخودرو در لیگ برتر افتاده بود اما این بار قرمزها نه تنها گل مساوی را زدند بلکه توانستند کامبک کنند و به یک برد شیرین دست یابند. پرسپولیس همچنین با این نتیجه به دومین برد خود مقابل الریان دست یافت. این دو تیم 22 آبان 1375 و در مرحله گروهی جام باشگاههای آسیا 1996 به مصاف هم رفتند که پرسپولیس در آن به برتری 2-1 دست یافت. هر 2 گل قرمزها در آن بازی را خداداد عزیزی یار کمکی این تیم در آن دوره به ثمر رساند. این دو تیم در فصل 2017 لیگ قهرمانان آسیا و در 24 اسفند 95 برابر هم قرار گرفتند که الریان آن دیدار را 3-1 برد و بازی برگشت هم بدون گل مساوی شد اما حالا پرسپولیس توانست با برد 3-1 انتقام شکست قبلی برابر این تیم را بگیرد.
پیروزی فولاد با گلزنی دوباره شیمبا
در دیگر دیدارهای لیگ قهرمانان و در گروهD فولاد ایران به مصاف الوحدات اردن رفت و به پیروزی 1-0 دست پیدا کرد تا شاگردان جواد نکونام پس از تساوی 1-1 با السد قطر، اولین بردشان در این گروه را تجربه کنند. دقیقه 44 این بازی، پاس کاتبک مهران موسوی به دست مدافع الوحدات خورد و فولاد صاحب یک ضربه پنالتی شد که این فرصت توسط شیمبا تبدیل به گل شد تا فولاد یک بر صفر پیش بیفتد. لوسیانو پریرا که در بازی پلی آف مقابل العین امارات دبل کرده بود و مقابل السد هم گلزنی کرد، در این دیدار هم گل زد تا در 3 دیدار آسیایی پیاپی فولاد 4 گل زده باشد و در 37 سالگی بدرخشد. کاپیتان برزیلی فولاد که بهعنوان بهترین بازیکن زمین معرفی شد، تاکنون 11 گل در ادوار لیگ قهرمانان آسیا بهثمر رسانده است. در دیگر دیدار این گروه السد و النصر عربستان به مصاف هم رفتند که این مسابقه با برتری غیرمنتظره و 3 -1 النصر به پایان رسید تا شکستی سخت نصیب شاگردان ژاوی شود. در این گروه، النصر با 4 امتیاز صدرنشین است و فولاد هم با 4 امتیاز و تفاضل گل کمتر در رده دوم قرار دارد و الوحدات و السد هم با یک امتیاز در ردههای سوم و چهارم قرار دارند.
دومین تساوی تراکتور
در بازیهای گروه B هم تراکتور ایران و شارجه امارات به تساوی بدون گل رضایت دادند تا شاگردان رسول خطیبی پس از تساوی 3-3 برابر پاختاکور ازبکستان، در دومین بازیشان هم مساوی کنند. در دیگر دیدار این گروه نیروی هوایی عراق و پاختاکور هم صفر – صفر شدند. در این گروه شارجه با 4 امتیاز در صدر است و پاختاکور و تراکتور با 2 امتیاز دوم و سوم هستند و نیروی هوایی با یک امتیاز چهارم است.
آیا کرونا «برساخت اجتماعی» در ایران است؟
دکتر سیدجواد میری
جامعه شناس
کووید ۱۹ به مثابه یک ویروس در حوزه مطالعاتی اپیدمیولوژیست ها است و من در باب ساختار این ویروس «عصر پسا-جدید» سخنی ندارم ولی کووید ۱۹ به مثابه امر اجتماعی یک «برساخت اجتماعی» هم هست که از حیطه فهم جامعه پزشکی خارج است. البته جا انداختن این مسأله در ایران کار سادهای نخواهد بود و نیاز به کند و کاو جدی دارد. هنگامیکه میگوییم کرونا یک برساخت اجتماعی است دقیقاً منظورمان چیست؟
برساخت اجتماعی، مفهوم یا معنایی است که توسط یک جامعه به یک شیء یا «رخداد» داده میشود و توسط نوعی تلقی افراد آن جامعه نسبت به نحوه مشاهده یا برخورد با آن «رخداد» اتخاذ میشود.
به عبارت دیگر، کووید ۱۹ به مثابه یک ویروس یک معنای اپیدمیولوژیک دارد ولی «نحوه مواجهه» جامعه ایرانی با این ویروس دیگر مسألهای نیست که ویروس و ساختار ویروس تعیین و تحدید میکند بلکه این عامل انسانی است که این ویروس را تبدیل به یک «رخداد اجتماعی» میکند تا مردم نوع مواجههشان با این ویروس شکل و ریخت و فرم متفاوتی بگیرد و تمامی توجهشان معطوف به آن بشود، که وقتی توجه جامعه معطوف به آن شد «آن» دیگر ویروس نیست که ما درباره آن سخن میگوییم بل «رخداد» و واقعهای است که عامل یا عوامل انسانی آن را به دال مرکزی جامعه تبدیل کردهاند و به نوعی ضمیر ناخودآگاه جمعی جامعه را، تو گویی، به تسخیر خود درآوردهاند.
از نظر من، نحوه مدیریت کرونا در ایران برساختی است که نیاز به فهم انتقادی دارد نه دستورالعملهای پزشکی. واقع امر این است که ایران جزو 10 کشور نخست مبتلایان به کرونا نیست ولی در 15 ماه اخیر تریبون ها شدیدترین تبلیغات ترسآور را به جان جامعه تزریق کرده و این همان ویروس به مثابه رخداد است نه ویروس به مثابه امر اپیدمیولوژیک. سخن اینجاست که دست اندرکاران چرا ویروس را تبدیل به رخدادی در جامعه کردهاند و جامعه را به حالت «تعلیق» درآورده اند؟ مشاهدات نشان میدهد که راه جلوگیری انتشار ویروس «تعلیق جامعه» و تزریق «جنون تنهایی» به مردم نیست و تداوم این کژ-سیاستگذاری معنایی جز انهدام جامعه ندارد.
راهکار عملی چیست؟ اولین گام اینکه «پمپاژ تبلیغاتی» را قطع کنیم و روان جامعه را مدیریت علمی کنیم. سپس ببینیم کشورهای دیگر در مواجهه با کووید ۱۹ عملاً چه روشهایی اتخاذ کردند (بهعنوان مثال، گام اول قرنطینه و گام دوم ایمنی همگانی و گام سوم بازگشایی تدریجی و گام چهارم واکسن و گام کنونی عادیسازی فضای انسانی) و سومین گام مهم پرهیز از سوءاستفاده سیاسی برای ماندن در کورس قدرت.
جامعه شناس
کووید ۱۹ به مثابه یک ویروس در حوزه مطالعاتی اپیدمیولوژیست ها است و من در باب ساختار این ویروس «عصر پسا-جدید» سخنی ندارم ولی کووید ۱۹ به مثابه امر اجتماعی یک «برساخت اجتماعی» هم هست که از حیطه فهم جامعه پزشکی خارج است. البته جا انداختن این مسأله در ایران کار سادهای نخواهد بود و نیاز به کند و کاو جدی دارد. هنگامیکه میگوییم کرونا یک برساخت اجتماعی است دقیقاً منظورمان چیست؟
برساخت اجتماعی، مفهوم یا معنایی است که توسط یک جامعه به یک شیء یا «رخداد» داده میشود و توسط نوعی تلقی افراد آن جامعه نسبت به نحوه مشاهده یا برخورد با آن «رخداد» اتخاذ میشود.
به عبارت دیگر، کووید ۱۹ به مثابه یک ویروس یک معنای اپیدمیولوژیک دارد ولی «نحوه مواجهه» جامعه ایرانی با این ویروس دیگر مسألهای نیست که ویروس و ساختار ویروس تعیین و تحدید میکند بلکه این عامل انسانی است که این ویروس را تبدیل به یک «رخداد اجتماعی» میکند تا مردم نوع مواجههشان با این ویروس شکل و ریخت و فرم متفاوتی بگیرد و تمامی توجهشان معطوف به آن بشود، که وقتی توجه جامعه معطوف به آن شد «آن» دیگر ویروس نیست که ما درباره آن سخن میگوییم بل «رخداد» و واقعهای است که عامل یا عوامل انسانی آن را به دال مرکزی جامعه تبدیل کردهاند و به نوعی ضمیر ناخودآگاه جمعی جامعه را، تو گویی، به تسخیر خود درآوردهاند.
از نظر من، نحوه مدیریت کرونا در ایران برساختی است که نیاز به فهم انتقادی دارد نه دستورالعملهای پزشکی. واقع امر این است که ایران جزو 10 کشور نخست مبتلایان به کرونا نیست ولی در 15 ماه اخیر تریبون ها شدیدترین تبلیغات ترسآور را به جان جامعه تزریق کرده و این همان ویروس به مثابه رخداد است نه ویروس به مثابه امر اپیدمیولوژیک. سخن اینجاست که دست اندرکاران چرا ویروس را تبدیل به رخدادی در جامعه کردهاند و جامعه را به حالت «تعلیق» درآورده اند؟ مشاهدات نشان میدهد که راه جلوگیری انتشار ویروس «تعلیق جامعه» و تزریق «جنون تنهایی» به مردم نیست و تداوم این کژ-سیاستگذاری معنایی جز انهدام جامعه ندارد.
راهکار عملی چیست؟ اولین گام اینکه «پمپاژ تبلیغاتی» را قطع کنیم و روان جامعه را مدیریت علمی کنیم. سپس ببینیم کشورهای دیگر در مواجهه با کووید ۱۹ عملاً چه روشهایی اتخاذ کردند (بهعنوان مثال، گام اول قرنطینه و گام دوم ایمنی همگانی و گام سوم بازگشایی تدریجی و گام چهارم واکسن و گام کنونی عادیسازی فضای انسانی) و سومین گام مهم پرهیز از سوءاستفاده سیاسی برای ماندن در کورس قدرت.
وحدت ملی حول دیپلماسی
حسن بهشتیپور
کارشناس مسائل بینالملل
این روزها شهر وین میزبان مذاکراتی میان مسئولان دیپلماتیک و فنی ایران و کشورهای 1+4 است که با هدف احیای توافق هستهای و لغو تحریمها انجام میشود. این در حالی است که به موازات فشارهای خارجی علیه ایران و مانعتراشی برای جلوگیری از احیای برجام، شماری از جریانهای داخلی مخالف دولت و این توافق، همه توان خود برای مانع تراشی و سنگاندازی در مسیر این مذاکرات را به کار گرفتهاند. به اعتقاد مخالفان برجام، دولت کنونی جمهوری اسلامی ایران نباید دوره خود را موفقیتآمیز به پایان برساند ...
یعنی برای کسانی که نگاه بخشی، گروهی و حزبی دارند رفتن دولتها به عنوان یک فرصت تلقی نمیشود. این در حالی است که انتقال مسالمتآمیز و آسان قدرت که با رأی مردم انجام میشود، نشان دهنده اقتدار نظام سیاسی است. در حقیقت این روند یک دستاورد برای نظام به شمار میآید که دولتهای مختلف با برنامههای متفاوت بر سر کار بیایند و با رأی مردمی که پای صندوقهای رأی حضور یافتهاند، برنامههای خود را پیش ببرند.
مخالفان دولت چنین نگاهی ندارند و این گونه میاندیشند که باید برجام را ناکارآمد نشان داده و هر دستاوردی پیرامون آن را نفی کنند. توافق هستهای در حالی به دست آمد که برای نخستین بار بعد از جنگ جهانی دوم بود که یک بحران بینالمللی به صورت کاملاً دیپلماتیک حل شد. آن هم در شرایطی که ایران 6 قطعنامه تحت فصل 7 داشت که در نتیجه این مذاکرات لغو شد. این بسیار اتفاق مهمی بوده است که علی رغم تأکید مکرر پیرامون آن، از سوی مخالفان برجام نادیده گرفته شد و آنها هیچ ارزشی برای آن قائل نبودند. زیرا به اعتقاد آنها موضوع این مذاکرات و توافق با دولت آقای روحانی گره خورده است. آنها ناراحت هستند که این دولت موفق شد بحران تا این سطح پیچیده را از طریق دیپلماسی حل کند. در حالی که تصمیم به مذاکره و مسیر اجرای این توافق با عالی ترین نهادهای تصمیم گیر در سطح نظام و مقام رهبری بوده است.
نکته دیگر این است که از نگاه منتقدان و مخالفان، اگر قرار است وضعیت اقتصادی و دیپلماتیک کشور بهبود پیدا کند، این بهبودی باید بعد از مرداد سال 1400 و پس از مشخص شدن رئیس جمهوری بعدی اتفاق بیفتد تا این موفقیت به حساب خودشان گذاشته شود یعنی در حقیقت این گروهها اهمیتی برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم و باز شدن گره معیشتی آنها قائل نیستند و تنها اهداف سیاسی خود را پیگیری میکنند. حال آنکه چه در دوره پیش از برجام این مردم بودند که بار فشار مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها را به دوش میکشیدند و اگر هم تحریمها لغو شود، باز این مردم هستند که از آن نفع میبرند. از این رو هرگونه کارشکنی در مسیر مذاکراتی که هدف لغو تحریمها را دنبال میکند، عملاً به معنای گروگان گرفتن معیشت مردم است.
در چنین فضایی آسیبهای ناشی از غلبه اهداف انتخاباتی و جناحی بر هر موضوع دیگری همچون موضوع برجام و لغو تحریمها موجب از دست رفتن فرصتهایی برای کشور میشود که شاید بزودی دوباره فراهم نشود. در شرایط جاری باید همه مردم، گروهها و نهادهای سیاسی و نظامی تمام قد و یکپارچه از مذاکره و مذاکره کنندگان حمایت کنند چون آنها با مجوز عالیترین سطح یعنی مقام رهبری گفتوگو میکنند و دولت بدون اجازه و هماهنگی گامی در این زمینه برنمیدارد. بنابراین با توجه به فرصتی که از طرف امریکا برای نجات برجام فراهم شده است، نباید اجازه داد برخی با ایجاد تهدید و مانعتراشی مانع بهرهبرداری از این مذاکرات شوند. باید در مقابل امریکا یکپارچه بود تا حرف ایران پیش رود.
کارشناس مسائل بینالملل
این روزها شهر وین میزبان مذاکراتی میان مسئولان دیپلماتیک و فنی ایران و کشورهای 1+4 است که با هدف احیای توافق هستهای و لغو تحریمها انجام میشود. این در حالی است که به موازات فشارهای خارجی علیه ایران و مانعتراشی برای جلوگیری از احیای برجام، شماری از جریانهای داخلی مخالف دولت و این توافق، همه توان خود برای مانع تراشی و سنگاندازی در مسیر این مذاکرات را به کار گرفتهاند. به اعتقاد مخالفان برجام، دولت کنونی جمهوری اسلامی ایران نباید دوره خود را موفقیتآمیز به پایان برساند ...
یعنی برای کسانی که نگاه بخشی، گروهی و حزبی دارند رفتن دولتها به عنوان یک فرصت تلقی نمیشود. این در حالی است که انتقال مسالمتآمیز و آسان قدرت که با رأی مردم انجام میشود، نشان دهنده اقتدار نظام سیاسی است. در حقیقت این روند یک دستاورد برای نظام به شمار میآید که دولتهای مختلف با برنامههای متفاوت بر سر کار بیایند و با رأی مردمی که پای صندوقهای رأی حضور یافتهاند، برنامههای خود را پیش ببرند.
مخالفان دولت چنین نگاهی ندارند و این گونه میاندیشند که باید برجام را ناکارآمد نشان داده و هر دستاوردی پیرامون آن را نفی کنند. توافق هستهای در حالی به دست آمد که برای نخستین بار بعد از جنگ جهانی دوم بود که یک بحران بینالمللی به صورت کاملاً دیپلماتیک حل شد. آن هم در شرایطی که ایران 6 قطعنامه تحت فصل 7 داشت که در نتیجه این مذاکرات لغو شد. این بسیار اتفاق مهمی بوده است که علی رغم تأکید مکرر پیرامون آن، از سوی مخالفان برجام نادیده گرفته شد و آنها هیچ ارزشی برای آن قائل نبودند. زیرا به اعتقاد آنها موضوع این مذاکرات و توافق با دولت آقای روحانی گره خورده است. آنها ناراحت هستند که این دولت موفق شد بحران تا این سطح پیچیده را از طریق دیپلماسی حل کند. در حالی که تصمیم به مذاکره و مسیر اجرای این توافق با عالی ترین نهادهای تصمیم گیر در سطح نظام و مقام رهبری بوده است.
نکته دیگر این است که از نگاه منتقدان و مخالفان، اگر قرار است وضعیت اقتصادی و دیپلماتیک کشور بهبود پیدا کند، این بهبودی باید بعد از مرداد سال 1400 و پس از مشخص شدن رئیس جمهوری بعدی اتفاق بیفتد تا این موفقیت به حساب خودشان گذاشته شود یعنی در حقیقت این گروهها اهمیتی برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم و باز شدن گره معیشتی آنها قائل نیستند و تنها اهداف سیاسی خود را پیگیری میکنند. حال آنکه چه در دوره پیش از برجام این مردم بودند که بار فشار مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها را به دوش میکشیدند و اگر هم تحریمها لغو شود، باز این مردم هستند که از آن نفع میبرند. از این رو هرگونه کارشکنی در مسیر مذاکراتی که هدف لغو تحریمها را دنبال میکند، عملاً به معنای گروگان گرفتن معیشت مردم است.
در چنین فضایی آسیبهای ناشی از غلبه اهداف انتخاباتی و جناحی بر هر موضوع دیگری همچون موضوع برجام و لغو تحریمها موجب از دست رفتن فرصتهایی برای کشور میشود که شاید بزودی دوباره فراهم نشود. در شرایط جاری باید همه مردم، گروهها و نهادهای سیاسی و نظامی تمام قد و یکپارچه از مذاکره و مذاکره کنندگان حمایت کنند چون آنها با مجوز عالیترین سطح یعنی مقام رهبری گفتوگو میکنند و دولت بدون اجازه و هماهنگی گامی در این زمینه برنمیدارد. بنابراین با توجه به فرصتی که از طرف امریکا برای نجات برجام فراهم شده است، نباید اجازه داد برخی با ایجاد تهدید و مانعتراشی مانع بهرهبرداری از این مذاکرات شوند. باید در مقابل امریکا یکپارچه بود تا حرف ایران پیش رود.
عقبنشینی بایدن مقابل مهاجران
بنفشه غلامی/ عقبنشینی «جو بایدن» از طرحش برای مسأله مهاجران، تردیدها را در مورد توان تصمیمگیری او بالا برد. او در چرخشی 48 ساعته ابتدا مسیر «ترامپ» در مسأله مهاجران را پیمود و سپس آن را کنار گذاشت و اعلام کرد، اجرای طرح «ترامپ» برای مهاجران، موقتی است.
به گزارش سایت شبکه خبری «سیانان»، پس از انتشار آماری که نشان میداد تنها در ماه مارس بیش از 170 هزار مهاجر راهی امریکا شده و در مرزهای این کشور در انتظار ورود به آن هستند، روز جمعه «جو بایدن»، رئیس جمهوری امریکا در سخنانی اعلام کرد، سقف پذیرش مهاجران در امریکا همان 15 هزار پذیرش که دولت «دونالد ترامپ» تصویب کرده بود، باقی میماند. تصمیمی که کاملاً در تناقض با شعارهای انتخاباتی او بود که از یک سال قبل از انتخابات 2020 بارها تأکید کرده بود، در صورت پیروزی طرحهای مهاجرتی «ترامپ» را لغو میکند. همین تناقض نه تنها مهاجرانی را که امیدوارانه به دوره بایدن نگاه میکردند، که بسیاری از دموکراتها را هم که همواره داعیه حمایت از مهاجران را دارند، شگفتزده کرد و اعتراض آنها را برانگیخت. «ایلهان عمر»، نماینده حزب دموکرات در مجلس نمایندگان امریکا که خود از جمله مهاجرانی است که دهه 1990 از جنگ داخلی سومالی گریختند و به امریکا پناهنده شدند، در توئیتی تصمیم بایدن را «تصمیمی ننگین» خواند. «الکساندریا اوکاسیو کورتز»، نماینده حزب دموکرات در نیویورک هم در توئیتی به «بایدن» هشدار داد، به خاطر داشته باشد که حامیان او بسیار شکننده هستند و اگر توانست در انتخابات به پیروزی برسد، بهخاطر وعدههایی بوده که در مورد وضعیت زندگی مهاجران داده بوده است.
طوفان این اعتراضها در نهایت «بایدن» را بر آن داشت، پس از بازی گلف در «دلاور» (که یادآور گلفبازیهای ترامپ هم بود) تصمیم خود را پس گرفته و اعلام کند، طرح پذیرش 15 هزار مهاجر، طرحی موقتی است و تغییر خواهد کرد و احتمالاً به 62 هزار و 500 نفری که قبلاً وعده داده بود، میرسد. کاخ سفید نیز در بیانیهای رسانهها را مقصر سردرگمی مخاطبان در مسأله مهاجران و وعدههای «بایدن» درخصوص آنها دانست و اعلام کرد تصمیم نهایی در مورد بودجه مهاجران و افزایش شمار پذیرشهای مهاجرتی، تا اواسط ماه آینده انجام خواهد شد، اما تا آن زمان کاخ سفید مجبور خواهد بود به طرح «ترامپ» که شامل پذیرش 15 هزار مهاجر بود، ادامه دهد.
عقبنشینی «بایدن» از تداوم طرح مهاجرتی دولت قبل، یک پیروزی بزرگ برای گروههای حقوق بشری و حامیان بهبود شرایط زندگی مهاجران بود. اما باعث شد کسانی که در حال رصد دقیق 100 روز نخست ریاست جمهوری «بایدن» هستند، این سؤال را مطرح کنند که آیا رئیس جمهوری جدید امریکا در تصمیمگیریهای خود از ثبات لازم برخوردار است یا نه. بویژه که همزمان انتشار خبری دیگر صداقت «بایدن» در دوران مبارزات انتخاباتیاش را زیر سؤال برد. به گزارش سایت شبکه خبری «بیبیسی»، سال گذشته «جو بایدن» پس از انتشار گزارشی در روزنامه
«نیویورک تایمز» مبنی بر اینکه روسیه به طالبان برای کشتن نظامیان امریکایی هدیه میدهد، بارها در کمپینهای انتخاباتیاش «ترامپ» را متهم کرده بود که با سیاستهایش و نداشتن ایستادگی لازم مقابل روسیه، جان نظامیان امریکا را به خطر انداخته و متوجه توافقهای پنهان روسیه با طالبان نشده است. در آن زمان «ترامپ» انتشار این گزارش را خبر جعلی خواند، اما «بایدن» بارها و بارها از این ابزار علیه «ترامپ» استفاده کرد. با این حال روز پنجشنبه کاخ سفید اذعان داشت، شواهد اندکی وجود دارد که نشان دهد روسیه به طالبان بابت کشتار سربازان امریکایی هدیه داده باشد.
به گزارش سایت شبکه خبری «سیانان»، پس از انتشار آماری که نشان میداد تنها در ماه مارس بیش از 170 هزار مهاجر راهی امریکا شده و در مرزهای این کشور در انتظار ورود به آن هستند، روز جمعه «جو بایدن»، رئیس جمهوری امریکا در سخنانی اعلام کرد، سقف پذیرش مهاجران در امریکا همان 15 هزار پذیرش که دولت «دونالد ترامپ» تصویب کرده بود، باقی میماند. تصمیمی که کاملاً در تناقض با شعارهای انتخاباتی او بود که از یک سال قبل از انتخابات 2020 بارها تأکید کرده بود، در صورت پیروزی طرحهای مهاجرتی «ترامپ» را لغو میکند. همین تناقض نه تنها مهاجرانی را که امیدوارانه به دوره بایدن نگاه میکردند، که بسیاری از دموکراتها را هم که همواره داعیه حمایت از مهاجران را دارند، شگفتزده کرد و اعتراض آنها را برانگیخت. «ایلهان عمر»، نماینده حزب دموکرات در مجلس نمایندگان امریکا که خود از جمله مهاجرانی است که دهه 1990 از جنگ داخلی سومالی گریختند و به امریکا پناهنده شدند، در توئیتی تصمیم بایدن را «تصمیمی ننگین» خواند. «الکساندریا اوکاسیو کورتز»، نماینده حزب دموکرات در نیویورک هم در توئیتی به «بایدن» هشدار داد، به خاطر داشته باشد که حامیان او بسیار شکننده هستند و اگر توانست در انتخابات به پیروزی برسد، بهخاطر وعدههایی بوده که در مورد وضعیت زندگی مهاجران داده بوده است.
طوفان این اعتراضها در نهایت «بایدن» را بر آن داشت، پس از بازی گلف در «دلاور» (که یادآور گلفبازیهای ترامپ هم بود) تصمیم خود را پس گرفته و اعلام کند، طرح پذیرش 15 هزار مهاجر، طرحی موقتی است و تغییر خواهد کرد و احتمالاً به 62 هزار و 500 نفری که قبلاً وعده داده بود، میرسد. کاخ سفید نیز در بیانیهای رسانهها را مقصر سردرگمی مخاطبان در مسأله مهاجران و وعدههای «بایدن» درخصوص آنها دانست و اعلام کرد تصمیم نهایی در مورد بودجه مهاجران و افزایش شمار پذیرشهای مهاجرتی، تا اواسط ماه آینده انجام خواهد شد، اما تا آن زمان کاخ سفید مجبور خواهد بود به طرح «ترامپ» که شامل پذیرش 15 هزار مهاجر بود، ادامه دهد.
عقبنشینی «بایدن» از تداوم طرح مهاجرتی دولت قبل، یک پیروزی بزرگ برای گروههای حقوق بشری و حامیان بهبود شرایط زندگی مهاجران بود. اما باعث شد کسانی که در حال رصد دقیق 100 روز نخست ریاست جمهوری «بایدن» هستند، این سؤال را مطرح کنند که آیا رئیس جمهوری جدید امریکا در تصمیمگیریهای خود از ثبات لازم برخوردار است یا نه. بویژه که همزمان انتشار خبری دیگر صداقت «بایدن» در دوران مبارزات انتخاباتیاش را زیر سؤال برد. به گزارش سایت شبکه خبری «بیبیسی»، سال گذشته «جو بایدن» پس از انتشار گزارشی در روزنامه
«نیویورک تایمز» مبنی بر اینکه روسیه به طالبان برای کشتن نظامیان امریکایی هدیه میدهد، بارها در کمپینهای انتخاباتیاش «ترامپ» را متهم کرده بود که با سیاستهایش و نداشتن ایستادگی لازم مقابل روسیه، جان نظامیان امریکا را به خطر انداخته و متوجه توافقهای پنهان روسیه با طالبان نشده است. در آن زمان «ترامپ» انتشار این گزارش را خبر جعلی خواند، اما «بایدن» بارها و بارها از این ابزار علیه «ترامپ» استفاده کرد. با این حال روز پنجشنبه کاخ سفید اذعان داشت، شواهد اندکی وجود دارد که نشان دهد روسیه به طالبان بابت کشتار سربازان امریکایی هدیه داده باشد.
درخواست محیطزیست از تشکلهای مردمی برای تأمین علوفه و ساخت آبشخور
تشنگی حیات وحش ایران در سال بیباران 1400
زهرا کشوری
خبرنگار
خشکسالی شدید برگشت. تودههای بارشی با بسیاری از استانهای کشور سر ناسازگاری دارد. پیشبینیهای هواشناسی برای سال آبی۱۴۰۰ خبر خوشی ندارد. در ماههای پیشرو همچنان کمبارشی موجود جبران نخواهد شد و خشکسالی تمدید میشود. آب دوباره مسأله داغ ایران شده است. حیات وحش تشنه مانده است. بیش از دو ماه به تابستان داغی که هواشناسی وعده میدهد مانده اما آهو کوهیهای جزیره فارور هرمزگان در همین فروردین ماه، بیآب ماندهاند. در بهار ۱۴۰۰ برخلاف بهار سیلابی سال ۹۸ و ترسالی ۹۹ خبری از باران نیست. کارشناسان احتمال میدهند اردیبهشت هم آسمان خساست به خرج دهد و نبارد. فهیمه گودرزی مسئول حیاتوحش محیطزیست هرمزگان در گفتوگو با «ایران» از خشکسالی شدید در استان خبر میدهد و میزان خشکسالی آن را نسبت به چند سال اخیر بیسابقه میخواند. او خشکسالی را آغاز بیآبی حیات وحش و پوشش گیاهی ضعیف میداند. محیطبانها علاوه بر آب باید برای گیاهخواران منطقه علوفه هم تهیه کنند. مناطق گسترده است اما حیات وحش تنها در مناطق چهارگانه زندگی نمیکنند. وضعیت حیات وحش مناطق آزاد نیز بههمین منوال است. مناطق آزاد به مناطقی گفته میشود که در اطراف مناطق چهارگانه چون زیستگاهها و مناطق حفاظت شده قرار دارد. محیطزیست مسئولیت مناطق چهارگانه را دارند اما محیطبان منطقه خود را در مقابل حیات وحش مناطق آزاد هم مسئول میدانند. اما آیا امسال آنها میتوانند به مناطق آزاد هم آب و علوفه برسانند؟ براساس آخرین نمودار بهروز شده از وضعیت بارشی کشور، استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، خراسان شمالی ، رضوی و جنوبی، سمنان، گلستان، فارس و کرمانشاه در صدر جدول خشکسالی کشور در سال ۱۴۰۰ قرار میگیرند. حیات وحش جنوب از همین الان بهدنبال آب است. برخی گزارشهای مردمی از نزدیک شدن حیات وحش به سکونتگاههای انسانی در اطراف روستاها و شهرهای استانهای جنوبی چون هرمزگان و فارس خبر میدهد. این آغاز ماجرایی است که خشکسالی شروع کرده و میتواند به تلف شدن حیات وحش منجر شود.
فهیمه گودرزی مسئول حیات وحش محیطزیست هرمزگان از لایروبی آبشخورها و آبرسانی با تانکر به حیات وحش خبر میدهد و میگوید: «شرایط سخت است چون بهدنبال خشکسالی، بیماری میآید.» خشکسالی حیات وحش را به چنبره بیماریهای انگلی میاندازد. حیات وحش هرمزگان محل زندگی آهوها، جبیرها، قوچ و میش و... است. گودرزی میگوید: «در زمان خشکسالی برکههای آبی به باتلاق تبدیل میشود و بستر گلی آنها حیات وحش را زمینگیر میکند که میتواند به تلف شدن آنها منجر شود.» خشکسالی پوشش سبز زمین را میسوزاند و حیات وحش برای آنکه تلف نشوند به تغذیه از درختان خاردار روی میآورند. در برخی مواقع شاخ آنها لای این درختان گیر میکند و به دام مرگ میافتند. در سالهای گذشته گیاهخواران زیادی به سمت آب انبارها رفتهاند و در آنها غرق شدهاند. گودرزی بیم آن دارد که امسال هم خشکسالی حیات وحش را در آب انبارها به کام مرگ ببرد.او تلفات سالهای گذشته را بیش از ۱۰ مورد عنوان میکند.
به گفته گودرزی، امسال خیلی از مناطق باید با تانکر آبرسانی شود. او میگوید:« در سال جدید دو بار برای آهوکوهیهای فارور آبرسانی کردهایم.» فارور جزیرهای محصور در میان آب است که آهوی کوهی تنها گیاهخوار ساکن آن است. بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ رأس آهو در این جزیره زندگی میکند. فارور محل زندگی خارپشتها و لاکپشتهای دریایی نیز هست.
«میثم قاسمی» معاون فنی محیطزیست هرمزگان نیز در گفتوگو با «ایران» میگوید: «محیطزیست امسال با چالش تهیه آب و علوفه برای حیات وحش رو بهرو است.» او میگوید: «هم خودمان برای حیات وحش آب و علوفه تهیه میکنیم و هم از اسپانسرها استقبال میکنیم.»
خشکسالی و بیآبی در حالی حیات وحش استانهای جنوبی از جمله هرمزگان را تهدید میکند که امین قاسمی مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب هم حامل خبر بدی است. به گفته او برخی از روستاهای هرمزگان در تابستان جاری هیچ منبع آبی نخواهند داشت.
«بهمن ایزدی» فعال محیطزیست فارس نیز در گفتوگو با «ایران» از خشکسالی شدید فارس خبر میدهد. به گفته او، کشاورزان هم غافلگیر شدهاند. کشاورزان با توجه به دو ترسالی و بارش خوب بهار ۹۸ و ۹۹ به کشاورزی دیم گسترده روی آوردند اما آسمان نبارید و زمین آنها تشنه ماند و سفرههایشان خالی. او این خشکسالی را آغاز تعرضات انسانی و حیوانی و هجوم حیات وحش به مراکز اجتماعی میداند. این هجوم میتواند به حوادث تلخی در گونههای حیوانی منتهی شود. چشمهها خشک شدهاند و ایزدی نگران کبکها و تیهوهای جنگلهای زاگرس است. جنگلهای زاگرس از سوی آتش هم تهدید میشوند و بسیاری از جمله ایزدی احتمال میدهد امسال وسعت بیشتری از جنگلهای کشور در زاگرس و هیرکان طعمه حریق شود.
احمد بحری محیطبان و مؤسس انجمن نذر طبیعت هم در گفتوگو با «ایران» از ساختن یک مخزن آب در جنوب استان فارس برای حیات وحش خبر میدهد و میگوید: «ما در حال تهیه یک منبع آب در جنوب فارس هستیم تا با تانکر حیات وحش را تغذیه کنیم.» انجمن نذر طبیعت سالهاست که با جمعآوری کمکهای مردمی لب تشنه حیات وحش را سیراب میکند. بیآبی در سالجاری حیات وحش را بیشتر از همیشه تهدید میکند. هرچند آب و علوفهرسانی به حیات وحش کار سازمان حفاظت محیطزیست است اما پیشبینیها میگوید بدون کمکهای مردمی آهوها و جبیرها، قوچ و میشها و... زیادی بر اثر بیآبی تلف میشوند.
خبرنگار
خشکسالی شدید برگشت. تودههای بارشی با بسیاری از استانهای کشور سر ناسازگاری دارد. پیشبینیهای هواشناسی برای سال آبی۱۴۰۰ خبر خوشی ندارد. در ماههای پیشرو همچنان کمبارشی موجود جبران نخواهد شد و خشکسالی تمدید میشود. آب دوباره مسأله داغ ایران شده است. حیات وحش تشنه مانده است. بیش از دو ماه به تابستان داغی که هواشناسی وعده میدهد مانده اما آهو کوهیهای جزیره فارور هرمزگان در همین فروردین ماه، بیآب ماندهاند. در بهار ۱۴۰۰ برخلاف بهار سیلابی سال ۹۸ و ترسالی ۹۹ خبری از باران نیست. کارشناسان احتمال میدهند اردیبهشت هم آسمان خساست به خرج دهد و نبارد. فهیمه گودرزی مسئول حیاتوحش محیطزیست هرمزگان در گفتوگو با «ایران» از خشکسالی شدید در استان خبر میدهد و میزان خشکسالی آن را نسبت به چند سال اخیر بیسابقه میخواند. او خشکسالی را آغاز بیآبی حیات وحش و پوشش گیاهی ضعیف میداند. محیطبانها علاوه بر آب باید برای گیاهخواران منطقه علوفه هم تهیه کنند. مناطق گسترده است اما حیات وحش تنها در مناطق چهارگانه زندگی نمیکنند. وضعیت حیات وحش مناطق آزاد نیز بههمین منوال است. مناطق آزاد به مناطقی گفته میشود که در اطراف مناطق چهارگانه چون زیستگاهها و مناطق حفاظت شده قرار دارد. محیطزیست مسئولیت مناطق چهارگانه را دارند اما محیطبان منطقه خود را در مقابل حیات وحش مناطق آزاد هم مسئول میدانند. اما آیا امسال آنها میتوانند به مناطق آزاد هم آب و علوفه برسانند؟ براساس آخرین نمودار بهروز شده از وضعیت بارشی کشور، استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، خراسان شمالی ، رضوی و جنوبی، سمنان، گلستان، فارس و کرمانشاه در صدر جدول خشکسالی کشور در سال ۱۴۰۰ قرار میگیرند. حیات وحش جنوب از همین الان بهدنبال آب است. برخی گزارشهای مردمی از نزدیک شدن حیات وحش به سکونتگاههای انسانی در اطراف روستاها و شهرهای استانهای جنوبی چون هرمزگان و فارس خبر میدهد. این آغاز ماجرایی است که خشکسالی شروع کرده و میتواند به تلف شدن حیات وحش منجر شود.
فهیمه گودرزی مسئول حیات وحش محیطزیست هرمزگان از لایروبی آبشخورها و آبرسانی با تانکر به حیات وحش خبر میدهد و میگوید: «شرایط سخت است چون بهدنبال خشکسالی، بیماری میآید.» خشکسالی حیات وحش را به چنبره بیماریهای انگلی میاندازد. حیات وحش هرمزگان محل زندگی آهوها، جبیرها، قوچ و میش و... است. گودرزی میگوید: «در زمان خشکسالی برکههای آبی به باتلاق تبدیل میشود و بستر گلی آنها حیات وحش را زمینگیر میکند که میتواند به تلف شدن آنها منجر شود.» خشکسالی پوشش سبز زمین را میسوزاند و حیات وحش برای آنکه تلف نشوند به تغذیه از درختان خاردار روی میآورند. در برخی مواقع شاخ آنها لای این درختان گیر میکند و به دام مرگ میافتند. در سالهای گذشته گیاهخواران زیادی به سمت آب انبارها رفتهاند و در آنها غرق شدهاند. گودرزی بیم آن دارد که امسال هم خشکسالی حیات وحش را در آب انبارها به کام مرگ ببرد.او تلفات سالهای گذشته را بیش از ۱۰ مورد عنوان میکند.
به گفته گودرزی، امسال خیلی از مناطق باید با تانکر آبرسانی شود. او میگوید:« در سال جدید دو بار برای آهوکوهیهای فارور آبرسانی کردهایم.» فارور جزیرهای محصور در میان آب است که آهوی کوهی تنها گیاهخوار ساکن آن است. بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ رأس آهو در این جزیره زندگی میکند. فارور محل زندگی خارپشتها و لاکپشتهای دریایی نیز هست.
«میثم قاسمی» معاون فنی محیطزیست هرمزگان نیز در گفتوگو با «ایران» میگوید: «محیطزیست امسال با چالش تهیه آب و علوفه برای حیات وحش رو بهرو است.» او میگوید: «هم خودمان برای حیات وحش آب و علوفه تهیه میکنیم و هم از اسپانسرها استقبال میکنیم.»
خشکسالی و بیآبی در حالی حیات وحش استانهای جنوبی از جمله هرمزگان را تهدید میکند که امین قاسمی مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب هم حامل خبر بدی است. به گفته او برخی از روستاهای هرمزگان در تابستان جاری هیچ منبع آبی نخواهند داشت.
«بهمن ایزدی» فعال محیطزیست فارس نیز در گفتوگو با «ایران» از خشکسالی شدید فارس خبر میدهد. به گفته او، کشاورزان هم غافلگیر شدهاند. کشاورزان با توجه به دو ترسالی و بارش خوب بهار ۹۸ و ۹۹ به کشاورزی دیم گسترده روی آوردند اما آسمان نبارید و زمین آنها تشنه ماند و سفرههایشان خالی. او این خشکسالی را آغاز تعرضات انسانی و حیوانی و هجوم حیات وحش به مراکز اجتماعی میداند. این هجوم میتواند به حوادث تلخی در گونههای حیوانی منتهی شود. چشمهها خشک شدهاند و ایزدی نگران کبکها و تیهوهای جنگلهای زاگرس است. جنگلهای زاگرس از سوی آتش هم تهدید میشوند و بسیاری از جمله ایزدی احتمال میدهد امسال وسعت بیشتری از جنگلهای کشور در زاگرس و هیرکان طعمه حریق شود.
احمد بحری محیطبان و مؤسس انجمن نذر طبیعت هم در گفتوگو با «ایران» از ساختن یک مخزن آب در جنوب استان فارس برای حیات وحش خبر میدهد و میگوید: «ما در حال تهیه یک منبع آب در جنوب فارس هستیم تا با تانکر حیات وحش را تغذیه کنیم.» انجمن نذر طبیعت سالهاست که با جمعآوری کمکهای مردمی لب تشنه حیات وحش را سیراب میکند. بیآبی در سالجاری حیات وحش را بیشتر از همیشه تهدید میکند. هرچند آب و علوفهرسانی به حیات وحش کار سازمان حفاظت محیطزیست است اما پیشبینیها میگوید بدون کمکهای مردمی آهوها و جبیرها، قوچ و میشها و... زیادی بر اثر بیآبی تلف میشوند.
واکسیناسیون کرونا رایگان است
رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بر رایگان بودن واکسیناسیون ملی کووید ۱۹ تأکید کرد و گفت: واکسیناسیون کرونا تا رسیدن به نقطه هدف یعنی ایمنی جمعی ناشی از واکسیناسیون رایگان خواهد بود.کیانوش جهانپور دیروز درباره برخی مباحث مطرح شده مبنی بر پولی شدن تزریق واکسن کرونا در کشور افزود: واکسیناسیون کرونا در چارچوب سند ملی واکسیناسیون علیه کووید ۱۹ به صورت رایگان تا رسیدن به نقطه هدف یعنی ایمنی جمعی ناشی از واکسیناسیون انجام میشود.وی ادامه داد: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هرگونه سیاست موازی یا دور زدن این برنامه ملی با هرعنوان اعم از پرداخت هزینه واکسن را که ناقض برنامه ملی واکسیناسیون باشد تکذیب میکند.
جهانپور گفت: هر واکسن مجاز کرونا از هر جا که وارد یا تولید شود، توسط وزارت بهداشت خریداری شده و در چارچوب برنامه واکسیناسیون ملی علیه کووید ۱۹ و به صورت رایگان توزیع و تلقیح خواهد شد.
جهانپور گفت: هر واکسن مجاز کرونا از هر جا که وارد یا تولید شود، توسط وزارت بهداشت خریداری شده و در چارچوب برنامه واکسیناسیون ملی علیه کووید ۱۹ و به صورت رایگان توزیع و تلقیح خواهد شد.
مفهوم خانه چگونه در دوره هایی مثل دوران همهگیری تغییر می کند؟
کاش خانه ما هم بهارخواب داشت
مریم طالشی
گزارش نویس
«ما در دوران کرونا اسباب کشی کردیم. مرداد ماه سال گذشته بود و دلیلمان هم این بود که مدت زمان بیشتری در خانه مانده بودیم و دیدیم که خانهمان آنطوری نیست که حس راحتی و آسایش بدهد.»
این را شبنم میگوید، زن جوانی که مثل خیلیهای دیگر در این دوران مجبور شده بههمراه همسرش وقت بیشتری را در خانه بگذراند و دورکار باشد. همین در خانه ماندن هم انگیزه اسباب کشی به خانه جدید را در آنها قوت داد: «دیدیم چقدر خانهمان کوچک و نامناسب است. چقدر همه چیز به هم ریخته میشود چون اتاقمان کوچک است و همه وسایل روی زمین میماند و حس نامرتبی میدهد به همین دلیل تصمیم گرفتیم خانه را عوض کنیم و به خانه بزرگتری برویم. دلیل دیگرمان این بود که صدای همسایه خیلی زیاد شده بود چون آنها هم مثل ما بیشتر وقتشان را در خانه بودند و صدایشان بیشتر شده بود و همینطور تنش بین آنها هم بهدلیل همین در خانه ماندن افزایش پیدا کرده بود. در واقع باید بگویم صدایشان تمام وقت در خانه ما بود.
قبلاًهم ما از صبح تا غروب سر کار و بیرون بودیم و صدای آنها را نمیشنیدیم و هم اینکه خودشان سر کار بودند ولی از وقتی که بیشتر مجبور شدیم در خانه بمانیم فهمیدیم که چقدر صدایشان زیاد میآید و این خیلی آزاردهنده بود. ولی بعد که جابهجا شدیم خیلی حس بهتری پیدا کردیم خصوصاً اینکه پیک دوم کرونا هم شروع شده بود و ما مجبور بودیم بیشتر در خانه بمانیم. حس کردیم چه کار خوبی کردیم که جابهجا شدهایم و به خانه بزرگتری آمدهایم مخصوصاً اوایل خیلی لذتبخش بود. الان من خیلی مشکلی با خانه ماندن ندارم ولی قبلش چرا، شاید بهدلیل اینکه وقتی اسباب کشی کردیم با علم به اینکه میدانستیم باید مدت بیشتری در خانه بمانیم خانه را انتخاب کردیم و چیدمان وسایل را طوری انجام دادیم که برای بیشتر خانه ماندن مناسب باشد مثلاً وسایلی را که بیشتر دوست داشتیم و استفاده میکردیم جلوی چشم گذاشتیم و چیزهایی را که خیلی استفاده نمیشد کنار گذاشتیم تا شلوغی فضا را از بین ببرد. درکل سعی کردیم فضای خالی و مناسب بیشتری بهوجود بیاوریم و در نتیجه لذت بیشتری هم از خانه بردیم. الان از درخانه ماندن راضی هستیم و خدا را شکر همسایههای خوبی هم داریم. کرونا هزار بدی داشت اما یک خوبی که داشت این بود که باعث شد ما به ضعفهای خانهمان پی ببریم و با توجه به سر و صدای همسایهها و کوچکی خانه، فکر دیگری بکنیم. خیلی هم دنبال خانه گشتیم و در نهایت خانهای را پیدا کردیم که با شرایط ما با توجه به اینکه قرار بود مدت بیشتری در خانه بمانیم، سازگارتر بود.»
البته برای همه امکان این وجود ندارد که به تعویض خانه اقدام کنند. خانه، مکانی برای آسایش و امنیت، حالا برای خیلیها تبدیل به شکنجه گاهی برای روح شده است.
محمدرضا، کارشناس ارشد جامعه شناسی و معلم، توجه را به نکته مهمی جلب میکند: «در معماری فضای شهری دهههای ٧٠ و ٨٠ در ایران بحث فضا خیلی مهم میشود به این دلیل که فضا گران است. ما میبینیم که در معماری سنتی فضاهایی را داشتیم بهنام بهارخواب یا تراس یا مهتابی، اما مدتهاست بهخاطر اینکه فضا گران است چنین فضاهایی تقریباً در خانهها دیده نمیشود یا تبدیل شده به فضاهای کوچکی که نهایتاً یکی دو گلدان در آن بگذارند درحالی که این فضا به خاطر ماهیتشان که نه داخل خانهاند و نه بیرون از آن و از آن طرف هم داخل خانهاند و هم بیرون آن، بسیار مهم تلقی میشوند. در واقع به ساکنان این حس را القا میکند که دارند از فضای بیرون بهصورت خاص و خصوصی استفاده میکنند اما این عملاً در معماری دهه ۷۰ و ۸۰ از بین رفته و عملاً هرچه جلوتر آمد هم تبدیل به یک چیز لوکس شد. نکته دیگر این است که خود فضای خانه برای قشر متوسط هم از همان موقع تبدیل شد بهجایی که عملاً دو نفر از صبح سر کار میرفتند و شب برمیگشتند و درواقع تبدیل شد به خوابگاه. نهایتاً دورهمی و میهمانی محدود شد به آخر هفته، یعنی مواقعی که خانواده میتوانست در خانه باشد و آن شکل میهمانی بهصورت قدیم از بین رفت. پاندمی نشان داد که فضا در خانه چقدر مهم است مثلاً بیمار کرونایی در خانه نیاز به یک دستشویی اضافه دارد اما ما داریم راجع به قشری صحبت میکنیم که در خانهشان معمولاً یک دستشویی بیشتر نیست و امکان اینکه بخواهند خانهای با امکانات بیشتر بگیرند، ندارند. حالا خود فضای خانه به کنار، فضای بیرونی هم بسیار تأثیرگذار است مثل پارکها، فضای باز و زمینهای بازی که عملاً در تهران چنین چیزی وجود ندارد و خانههای اطراف یک پارک بزرگ مثل پارک ملت را اگر در نظر بگیرید میبینید بشدت در فضایی انباشته و متراکم هستند. تعداد زیادی آدم در خانهها و شرکتهای اطراف این پارکها هستند که بهدلیل شرایط بیماری امکان اینکه همهشان از فضای پارک استفاده کنند وجود ندارد؛ این تازه مثالی از یک منطقه است که دسترسی به پارک بزرگ وجود دارد. در برخی مناطق حتی دسترسی به فضاهای کوچک هم امکان پذیر نیست. نکته دیگر این است که در دوران پاندمی به احساس تنهایی و افسردگی که به خاطر شرایط ایجاد شده، نمی شود پاسخ مناسبی داد. بیرون رفتنها با جمعهای دوستانه عملاً از بین رفته بنابراین تمام مسائل در خانه جمع میشود یعنی جای دیگری ندارید جز خانه و برای ما که تجربه مشابهی نداشتهایم این شرایط بغرنجتر است. خصوصاً بچهها از این شرایط خیلی صدمه میبینند. والدین دانشآموزان من میگویند بچههای ما عملاً به کامپیوتر معتاد شدهاند و دائم در خانه و پای کامپیوتر هستند در حالی که این بچهها الان باید بیرون از خانه بروند و از آن رشدی که در روابط اجتماعی شکل میگیرد محروم ماندهاند آن هم در شرایطی که ساختمانسازی ما طوری است که بشدت در اختصاص فضا بخیل و خسیس است و شرایط پاندمی بخوبی نشان داد که چقدر این معماری مشکل دارد. امیدوارم این درسی باشد برای معماران و سازندگان که یاد بگیرند در شرایط مشابه حداقل باید یک فضای مناسب در خانه داشته باشیم.»
شما هم حتماً تجربههای مختلفی از ماندن در خانه در این دوران دارید. خانه حالا دیگر برای خیلیهایمان مفهوم جدیدی پیدا کرده است. کسی میگفت جالب است که هیچ وقت ترکهای روی دیوار خانهام به چشمم نیامده بود و در این مدت آنقدر در خانه ماندهام که کوچکترین ایرادها در نظرم بزرگ و غیرقابل تحمل شده است. بعضیها هم تلاش کردند خانه را دلنشینتر کنند مثل خانمی که در گلفروشی در حال خرید گلدانی بزرگ بود و بهقول خودش در این مدت تلاش کرده بود فضای سبز را به خانه بیاورد. یکی دیگر باشگاه را به خانه آورده و دیگری دفترکارش را. خانه یکجورهایی دارد جای تمام فضاها را برایمان میگیرد اما خیلی وقتها خودش آنچنان فضای ناخوشایندی ایجاد میکند که آدم دوست دارد از آن فرار کند. اگر خانههایمان بهارخوابهای بزرگ داشتند، آن وقت شاید زندگی در روزهای کرونایی کمی تحمل پذیرتر میشد.
گزارش نویس
«ما در دوران کرونا اسباب کشی کردیم. مرداد ماه سال گذشته بود و دلیلمان هم این بود که مدت زمان بیشتری در خانه مانده بودیم و دیدیم که خانهمان آنطوری نیست که حس راحتی و آسایش بدهد.»
این را شبنم میگوید، زن جوانی که مثل خیلیهای دیگر در این دوران مجبور شده بههمراه همسرش وقت بیشتری را در خانه بگذراند و دورکار باشد. همین در خانه ماندن هم انگیزه اسباب کشی به خانه جدید را در آنها قوت داد: «دیدیم چقدر خانهمان کوچک و نامناسب است. چقدر همه چیز به هم ریخته میشود چون اتاقمان کوچک است و همه وسایل روی زمین میماند و حس نامرتبی میدهد به همین دلیل تصمیم گرفتیم خانه را عوض کنیم و به خانه بزرگتری برویم. دلیل دیگرمان این بود که صدای همسایه خیلی زیاد شده بود چون آنها هم مثل ما بیشتر وقتشان را در خانه بودند و صدایشان بیشتر شده بود و همینطور تنش بین آنها هم بهدلیل همین در خانه ماندن افزایش پیدا کرده بود. در واقع باید بگویم صدایشان تمام وقت در خانه ما بود.
قبلاًهم ما از صبح تا غروب سر کار و بیرون بودیم و صدای آنها را نمیشنیدیم و هم اینکه خودشان سر کار بودند ولی از وقتی که بیشتر مجبور شدیم در خانه بمانیم فهمیدیم که چقدر صدایشان زیاد میآید و این خیلی آزاردهنده بود. ولی بعد که جابهجا شدیم خیلی حس بهتری پیدا کردیم خصوصاً اینکه پیک دوم کرونا هم شروع شده بود و ما مجبور بودیم بیشتر در خانه بمانیم. حس کردیم چه کار خوبی کردیم که جابهجا شدهایم و به خانه بزرگتری آمدهایم مخصوصاً اوایل خیلی لذتبخش بود. الان من خیلی مشکلی با خانه ماندن ندارم ولی قبلش چرا، شاید بهدلیل اینکه وقتی اسباب کشی کردیم با علم به اینکه میدانستیم باید مدت بیشتری در خانه بمانیم خانه را انتخاب کردیم و چیدمان وسایل را طوری انجام دادیم که برای بیشتر خانه ماندن مناسب باشد مثلاً وسایلی را که بیشتر دوست داشتیم و استفاده میکردیم جلوی چشم گذاشتیم و چیزهایی را که خیلی استفاده نمیشد کنار گذاشتیم تا شلوغی فضا را از بین ببرد. درکل سعی کردیم فضای خالی و مناسب بیشتری بهوجود بیاوریم و در نتیجه لذت بیشتری هم از خانه بردیم. الان از درخانه ماندن راضی هستیم و خدا را شکر همسایههای خوبی هم داریم. کرونا هزار بدی داشت اما یک خوبی که داشت این بود که باعث شد ما به ضعفهای خانهمان پی ببریم و با توجه به سر و صدای همسایهها و کوچکی خانه، فکر دیگری بکنیم. خیلی هم دنبال خانه گشتیم و در نهایت خانهای را پیدا کردیم که با شرایط ما با توجه به اینکه قرار بود مدت بیشتری در خانه بمانیم، سازگارتر بود.»
البته برای همه امکان این وجود ندارد که به تعویض خانه اقدام کنند. خانه، مکانی برای آسایش و امنیت، حالا برای خیلیها تبدیل به شکنجه گاهی برای روح شده است.
محمدرضا، کارشناس ارشد جامعه شناسی و معلم، توجه را به نکته مهمی جلب میکند: «در معماری فضای شهری دهههای ٧٠ و ٨٠ در ایران بحث فضا خیلی مهم میشود به این دلیل که فضا گران است. ما میبینیم که در معماری سنتی فضاهایی را داشتیم بهنام بهارخواب یا تراس یا مهتابی، اما مدتهاست بهخاطر اینکه فضا گران است چنین فضاهایی تقریباً در خانهها دیده نمیشود یا تبدیل شده به فضاهای کوچکی که نهایتاً یکی دو گلدان در آن بگذارند درحالی که این فضا به خاطر ماهیتشان که نه داخل خانهاند و نه بیرون از آن و از آن طرف هم داخل خانهاند و هم بیرون آن، بسیار مهم تلقی میشوند. در واقع به ساکنان این حس را القا میکند که دارند از فضای بیرون بهصورت خاص و خصوصی استفاده میکنند اما این عملاً در معماری دهه ۷۰ و ۸۰ از بین رفته و عملاً هرچه جلوتر آمد هم تبدیل به یک چیز لوکس شد. نکته دیگر این است که خود فضای خانه برای قشر متوسط هم از همان موقع تبدیل شد بهجایی که عملاً دو نفر از صبح سر کار میرفتند و شب برمیگشتند و درواقع تبدیل شد به خوابگاه. نهایتاً دورهمی و میهمانی محدود شد به آخر هفته، یعنی مواقعی که خانواده میتوانست در خانه باشد و آن شکل میهمانی بهصورت قدیم از بین رفت. پاندمی نشان داد که فضا در خانه چقدر مهم است مثلاً بیمار کرونایی در خانه نیاز به یک دستشویی اضافه دارد اما ما داریم راجع به قشری صحبت میکنیم که در خانهشان معمولاً یک دستشویی بیشتر نیست و امکان اینکه بخواهند خانهای با امکانات بیشتر بگیرند، ندارند. حالا خود فضای خانه به کنار، فضای بیرونی هم بسیار تأثیرگذار است مثل پارکها، فضای باز و زمینهای بازی که عملاً در تهران چنین چیزی وجود ندارد و خانههای اطراف یک پارک بزرگ مثل پارک ملت را اگر در نظر بگیرید میبینید بشدت در فضایی انباشته و متراکم هستند. تعداد زیادی آدم در خانهها و شرکتهای اطراف این پارکها هستند که بهدلیل شرایط بیماری امکان اینکه همهشان از فضای پارک استفاده کنند وجود ندارد؛ این تازه مثالی از یک منطقه است که دسترسی به پارک بزرگ وجود دارد. در برخی مناطق حتی دسترسی به فضاهای کوچک هم امکان پذیر نیست. نکته دیگر این است که در دوران پاندمی به احساس تنهایی و افسردگی که به خاطر شرایط ایجاد شده، نمی شود پاسخ مناسبی داد. بیرون رفتنها با جمعهای دوستانه عملاً از بین رفته بنابراین تمام مسائل در خانه جمع میشود یعنی جای دیگری ندارید جز خانه و برای ما که تجربه مشابهی نداشتهایم این شرایط بغرنجتر است. خصوصاً بچهها از این شرایط خیلی صدمه میبینند. والدین دانشآموزان من میگویند بچههای ما عملاً به کامپیوتر معتاد شدهاند و دائم در خانه و پای کامپیوتر هستند در حالی که این بچهها الان باید بیرون از خانه بروند و از آن رشدی که در روابط اجتماعی شکل میگیرد محروم ماندهاند آن هم در شرایطی که ساختمانسازی ما طوری است که بشدت در اختصاص فضا بخیل و خسیس است و شرایط پاندمی بخوبی نشان داد که چقدر این معماری مشکل دارد. امیدوارم این درسی باشد برای معماران و سازندگان که یاد بگیرند در شرایط مشابه حداقل باید یک فضای مناسب در خانه داشته باشیم.»
شما هم حتماً تجربههای مختلفی از ماندن در خانه در این دوران دارید. خانه حالا دیگر برای خیلیهایمان مفهوم جدیدی پیدا کرده است. کسی میگفت جالب است که هیچ وقت ترکهای روی دیوار خانهام به چشمم نیامده بود و در این مدت آنقدر در خانه ماندهام که کوچکترین ایرادها در نظرم بزرگ و غیرقابل تحمل شده است. بعضیها هم تلاش کردند خانه را دلنشینتر کنند مثل خانمی که در گلفروشی در حال خرید گلدانی بزرگ بود و بهقول خودش در این مدت تلاش کرده بود فضای سبز را به خانه بیاورد. یکی دیگر باشگاه را به خانه آورده و دیگری دفترکارش را. خانه یکجورهایی دارد جای تمام فضاها را برایمان میگیرد اما خیلی وقتها خودش آنچنان فضای ناخوشایندی ایجاد میکند که آدم دوست دارد از آن فرار کند. اگر خانههایمان بهارخوابهای بزرگ داشتند، آن وقت شاید زندگی در روزهای کرونایی کمی تحمل پذیرتر میشد.
«ایران» از چگونگی جهش تولید و صادرات نفت ایران به قله 2 ساله خود گزارش میدهد
یک میلیون بشکه نفت دیگر آماده ورود به بازار
عطیه لباف
خبرنگار
این روزها خبرهایی به گوش میرسد، مبنی بر اینکه تولید و صادرات نفت ایران به اوج 2 ساله خود رسیده است؛ یعنی از زمان بازگشت تحریمهای امریکا تاکنون. دادهها رسمی نیستند و مقامات ایرانی آنها را تأیید نمیکنند اما منابع ثانویه براساس دادههایی نظیر ردیابی نفتکشها و آمار گمرک مقاصد نفتی ایران گزارش میدهند که سالجاری میلادی، ارقام تولید و صادرات نفت ایران روندی صعودی را در پیش گرفته است.
برای مثال، تازهترین گزارش اوپک از میزان تولید اعضا در ماه ژانویه (بهمنماه - اسفندماه) از تولید نفت خام ایران در رقم 2 میلیون و 304 هزار بشکه در روز گزارش میدهد که افزایشی 137 هزار بشکهای نسبت به تولید روزانه ماه مارس دارد. اما مقصد این افزایش تولید و صادرات، کدام کشورها بوده و آیا بازهم روند صعودی ادامه خواهد داشت؟
یک میلیون بشکه نفت ایران در راه چین
توان تولید نفت ایران حدود 4 میلیون بشکه نفت در روز است و البته باید توجه کرد که تولید 2.3 میلیون بشکه در روز نیز رقم اعلامی منابع ثانویه است. با توجه به اینکه ایران هنوز در تحریم است و بخشی از فروش نفت در بازار خاکستری انجام میشود، نمیتوان این رقم را میزان دقیق صادرات نفت ایران دانست. با این حال این اجماع وجود دارد که صادرات نفت ایران افزایش یافته و مقصد بخش قابل توجهی از این نفت نیز کشور چین بوده است.
وال استریت ژورنال در این باره اعلام کرده تولید نفت ایران در دوران تحریمها به لطف رشد واردات چین تقریباً به بالاترین سطح در دو سال گذشته رسیده است.
اگرچه ارقام بهطور رسمی ثبت نمیشود و مقامات ایران و چین نیز اشارهای به این مراودات و مبادلات ندارند؛ اما حالا خبرگزاری اویل پرایس نیز در گزارش خود خبر میدهد: چین در این ماه قصد خرید یک میلیون بشکه در روز نفت خام ایران را دارد.
رویترز نیز در گزارشی بهنقل از منابع تجاری و تحلیلگران اعلام کرده که در ماه جاری (آوریل) واردات نفت خام چین از ایران میتواند به یک میلیون بشکه در روز برسد که این تقریباً نیمی از صادرات عربستان سعودی به چین خواهد بود.
در گزارش قبلی رویترز نیز اشاره شده بود که چین در انتظار برداشتن تحریمهای تهران توسط دولت بایدن است تا با بالاترین حجم، خرید نفت خام ایران را دنبال کند. در این گزارش آمده بود، حتی هند نیز برنامهریزی برای خرید نفت ایران را آغاز کرده است.
البته افزایش واردات نفت چین از ایران تنها به خاطر سست شدن تحریمهای امریکا نیست؛ چراکه شنیده میشود، اواخر ماه مارس، واشنگتن به چین هشدار داد که خرید نفت از ایران را متوقف کند اما این اتفاق نیفتاده است. در همین حال چین تنها کشوری بوده که در دوران تحریم فعلی امریکا، واردات نفت از ایران را متوقف نکرده است.
سید مهدی حسینی کارشناس ارشد نفت در این باره به «ایران» میگوید: «به نظر میرسد که تنها دلیل چین برای خرید نفت ایران این نباشد که ایران به محمولههای نفتی خریداری شده تخفیف میدهد؛ تصور میکنم که چین در حال بازی با کارت خرید نفت از ایران است و میخواهد با این کار یک بازی سیاسی نیز با امریکا انجام دهد.»
نفت ارزان یا نفت رقابتی؟
سیاست صادرات نفت در دوران تحریم این است که بازار را باید به نوعی رقابتی کرد تا خریدار بتواند چشمهایش را روی فشارهای خارجی ببندد. یکی از راهکارها نیز اندک تخفیف به مشتری نفتی است که البته کف مشخصی دارد. حالا رسانههای بینالمللی مینویسند که ایران با استفاده از ابزار تخفیف در حال توسعه بازار نفت خود است؛ بویژه زمانی که قیمت نفت از 66 دلار در بشکه عبور کرده و از نظر مصرف کننده به ارقام بالایی رسیده است.
در آخرین جلسه معاملاتی بازار جهانی نفت خام - روز جمعه- معاملات آتی هربشکه نفت خام برنت در نرخ 66.77 دلار و هر بشکه نفت خام شاخص WTI در رقم 63.13 انجام میشد. رقمی که برای خریداران چندان جذاب نیست و از قیمتهای پایینتر استقبال میکنند.
حسینی در این خصوص توضیح میدهد: «این تخفیف تنها برای چین نیست و تمام مشتریان نفت ایران از آن بهره میبرند. امری کاملاً مرسوم است و در دور قبلی تحریمها نیز ما از آن استفاده میکردیم. براساس اصول و قواعد بازار در یک سطح معینی کشور درگیر تحریم، تخفیف به مشتریان خود میدهد تا برای کسی که ریسک دور زدن تحریم را میپذیرد، این اقدام منفعتی به همراه داشته باشد.»
این کارشناس ارشد انرژی با بیان اینکه این تخفیف به نوعی پوشش هزینهها و ریسک معاملات با ایران است، ادامه میدهد: «در دور قبلی تحریمها برای مذاکره با یک شرکت نفتی معتبر در منطقه به یکی از کشورهای همسایه رفته بودیم تا از آنها درخواست کمک برای فروش نفت کنیم. مدیر این شرکت معتبر به ما گفت نفتی را که اکنون نزدیک به 100 دلار است میتوانید با همین قیمت ارائه کنید و یک بشکه هم نفروشید اما حدود 90 دلار در بشکه بفروشید و سهم قابل توجهی از محمولههای نفتی خود را به فروش برسانید. اکنون نیز خبری از نفت ارزان نیست بلکه این تخفیف برای رقابت و حضور در بازار است.»
کارشناسان بر این باورند که احتمالاً قیمتهای کنونی نزدیک به سقف قیمت نفت در سالجاری میلادی خواهد بود؛ چراکه اوپک پلاس بهدنبال احیای نسبی تولید خود خواهد بود. بهطوری که معاون نخستوزیر روسیه اعلام کرده است که کشورهای عضو اوپک پلاس در ماههای مه تا ژوئیه عرضه نفت خود را بتدریج احیا میکنند و معنای آن افزایش عرضه نفت است. اگرچه واکسیناسیون برای بیماری کرونا در حال انجام و تقاضا نیز در حال رشد است اما افزایش عرضه نیز بزودی اتفاق خواهد افتاد. حتی برخی از تحلیلگران از احتمال شکلگیری مجدد جنگ قیمتی میان تولیدکنندگان خبر میدهند.
در این راستا، ریستاد انرژی با اشاره به جهش اخیر صادرات نفت خام ایران، بویژه به چین؛ افزایش موجودی نفت در بازار؛ تلاش روسیه و برخی از اعضای اوپک پلاس برای افزایش تولید نفت و مبهم بودن آینده تقاضای نفت احتمال داده است که بزودی شاهد ضعف در بازار نفت خواهیم بود.
در نگاهی بلندمدت تر، وود مکنزی نیز گزارش میدهد که احتمالاً در اواخر دهه جاری میلادی، قیمت نفت تحت سناریوگذار انرژی به 40 دلار در بشکه سقوط میکند و انتظار میرود که در 2050 قیمت نفت از 66 دلار فعلی به بشکهای 10 دلار برسد، چراکه تقاضا از 100 میلیون بشکه فعلی به 35 میلیون بشکه در روز سقوط خواهد کرد. این ارقام از فرصت محدود تولیدکنندگان نفت خام برای کسب سود و درآمد خبر میدهد.
بزرگترین صادرکنندگان نفت به چین
اما افزایش واردات نفت ایران به چین بر سهم بازار کدام کشورها اثر گذاشت؟ بررسیها نشان میدهد که این افزایش صادرات بر سهم بازار عربستان سعودی تأثیری نداشته است چراکه این کشور بهعنوان بزرگترین صادرکننده نفت به چین، به پالایشگاههای دولتی و پالایشگاههای خصوصی بزرگ نفت میفروشد. رویترز در گزارشی مینویسد: انتظار میرود خرید نفت چین از ایران ادامه پیدا کند زیرا شرکتهای خصوصی با فشار سیاسی چندانی برای رها کردن این خرید جذاب روبهرو نیستند.
اطلاعات رسمی گمرک چین، نشان میدهد که واردات نفت خام این کشور ماه گذشته روزانه 11.69 میلیون بشکه بوده که نسبت به سال گذشته 21 درصد افزایش داشته است. البته گفته میشود که این محاسبات شامل نفت ایران نبوده است.
رویترز در گزارشی دیگر مینویسد که افزایش عرضه نفت ایران به چین بازار نفت برزیل، آنگولا و روسیه را تحت تأثیر قرار داده و بخشی از این بازار نیز پیش از تحریمها متعلق به خود ایران بوده است.
دادهها نشان میدهد که به ترتیب روسیه، عربستان سعودی، عراق و عمان 4 صادرکننده رسمی نخست به چین بودهاند و احتمالاً ایران پس از این 4 کشور قرار میگیرد که البته در دادههای رسمی نامی از آن نیست.
شمارش معکوس برای ورود یک میلیون بشکه نفت ایران به بازار
مشخص نیست که مذاکرات برجامی ایران و امریکا چه زمانی به نتیجه میرسد اما هم چاههای نفت ایران آماده افزایش تولید هستند و هم ایران ذخایر نفتی قابل توجهی برای عرضه نفت به بازار دارد. اکنون یک چشم بازار به نفت ایران است و «مارکت واچ» در این باره مینویسد که یک میلیون بشکه نفت ایران آماده بازگشت فوری به بازار جهانی نفت است.
حالا باید منتظر ماند و دید که آیا این بازگشت به دوران رشد تقاضا (به سبب احیای تقاضای از دست رفته در دوران همهگیری کرونا) برمیخورد یا زودتر از آن اتفاق میافتد.
خبرنگار
این روزها خبرهایی به گوش میرسد، مبنی بر اینکه تولید و صادرات نفت ایران به اوج 2 ساله خود رسیده است؛ یعنی از زمان بازگشت تحریمهای امریکا تاکنون. دادهها رسمی نیستند و مقامات ایرانی آنها را تأیید نمیکنند اما منابع ثانویه براساس دادههایی نظیر ردیابی نفتکشها و آمار گمرک مقاصد نفتی ایران گزارش میدهند که سالجاری میلادی، ارقام تولید و صادرات نفت ایران روندی صعودی را در پیش گرفته است.
برای مثال، تازهترین گزارش اوپک از میزان تولید اعضا در ماه ژانویه (بهمنماه - اسفندماه) از تولید نفت خام ایران در رقم 2 میلیون و 304 هزار بشکه در روز گزارش میدهد که افزایشی 137 هزار بشکهای نسبت به تولید روزانه ماه مارس دارد. اما مقصد این افزایش تولید و صادرات، کدام کشورها بوده و آیا بازهم روند صعودی ادامه خواهد داشت؟
یک میلیون بشکه نفت ایران در راه چین
توان تولید نفت ایران حدود 4 میلیون بشکه نفت در روز است و البته باید توجه کرد که تولید 2.3 میلیون بشکه در روز نیز رقم اعلامی منابع ثانویه است. با توجه به اینکه ایران هنوز در تحریم است و بخشی از فروش نفت در بازار خاکستری انجام میشود، نمیتوان این رقم را میزان دقیق صادرات نفت ایران دانست. با این حال این اجماع وجود دارد که صادرات نفت ایران افزایش یافته و مقصد بخش قابل توجهی از این نفت نیز کشور چین بوده است.
وال استریت ژورنال در این باره اعلام کرده تولید نفت ایران در دوران تحریمها به لطف رشد واردات چین تقریباً به بالاترین سطح در دو سال گذشته رسیده است.
اگرچه ارقام بهطور رسمی ثبت نمیشود و مقامات ایران و چین نیز اشارهای به این مراودات و مبادلات ندارند؛ اما حالا خبرگزاری اویل پرایس نیز در گزارش خود خبر میدهد: چین در این ماه قصد خرید یک میلیون بشکه در روز نفت خام ایران را دارد.
رویترز نیز در گزارشی بهنقل از منابع تجاری و تحلیلگران اعلام کرده که در ماه جاری (آوریل) واردات نفت خام چین از ایران میتواند به یک میلیون بشکه در روز برسد که این تقریباً نیمی از صادرات عربستان سعودی به چین خواهد بود.
در گزارش قبلی رویترز نیز اشاره شده بود که چین در انتظار برداشتن تحریمهای تهران توسط دولت بایدن است تا با بالاترین حجم، خرید نفت خام ایران را دنبال کند. در این گزارش آمده بود، حتی هند نیز برنامهریزی برای خرید نفت ایران را آغاز کرده است.
البته افزایش واردات نفت چین از ایران تنها به خاطر سست شدن تحریمهای امریکا نیست؛ چراکه شنیده میشود، اواخر ماه مارس، واشنگتن به چین هشدار داد که خرید نفت از ایران را متوقف کند اما این اتفاق نیفتاده است. در همین حال چین تنها کشوری بوده که در دوران تحریم فعلی امریکا، واردات نفت از ایران را متوقف نکرده است.
سید مهدی حسینی کارشناس ارشد نفت در این باره به «ایران» میگوید: «به نظر میرسد که تنها دلیل چین برای خرید نفت ایران این نباشد که ایران به محمولههای نفتی خریداری شده تخفیف میدهد؛ تصور میکنم که چین در حال بازی با کارت خرید نفت از ایران است و میخواهد با این کار یک بازی سیاسی نیز با امریکا انجام دهد.»
نفت ارزان یا نفت رقابتی؟
سیاست صادرات نفت در دوران تحریم این است که بازار را باید به نوعی رقابتی کرد تا خریدار بتواند چشمهایش را روی فشارهای خارجی ببندد. یکی از راهکارها نیز اندک تخفیف به مشتری نفتی است که البته کف مشخصی دارد. حالا رسانههای بینالمللی مینویسند که ایران با استفاده از ابزار تخفیف در حال توسعه بازار نفت خود است؛ بویژه زمانی که قیمت نفت از 66 دلار در بشکه عبور کرده و از نظر مصرف کننده به ارقام بالایی رسیده است.
در آخرین جلسه معاملاتی بازار جهانی نفت خام - روز جمعه- معاملات آتی هربشکه نفت خام برنت در نرخ 66.77 دلار و هر بشکه نفت خام شاخص WTI در رقم 63.13 انجام میشد. رقمی که برای خریداران چندان جذاب نیست و از قیمتهای پایینتر استقبال میکنند.
حسینی در این خصوص توضیح میدهد: «این تخفیف تنها برای چین نیست و تمام مشتریان نفت ایران از آن بهره میبرند. امری کاملاً مرسوم است و در دور قبلی تحریمها نیز ما از آن استفاده میکردیم. براساس اصول و قواعد بازار در یک سطح معینی کشور درگیر تحریم، تخفیف به مشتریان خود میدهد تا برای کسی که ریسک دور زدن تحریم را میپذیرد، این اقدام منفعتی به همراه داشته باشد.»
این کارشناس ارشد انرژی با بیان اینکه این تخفیف به نوعی پوشش هزینهها و ریسک معاملات با ایران است، ادامه میدهد: «در دور قبلی تحریمها برای مذاکره با یک شرکت نفتی معتبر در منطقه به یکی از کشورهای همسایه رفته بودیم تا از آنها درخواست کمک برای فروش نفت کنیم. مدیر این شرکت معتبر به ما گفت نفتی را که اکنون نزدیک به 100 دلار است میتوانید با همین قیمت ارائه کنید و یک بشکه هم نفروشید اما حدود 90 دلار در بشکه بفروشید و سهم قابل توجهی از محمولههای نفتی خود را به فروش برسانید. اکنون نیز خبری از نفت ارزان نیست بلکه این تخفیف برای رقابت و حضور در بازار است.»
کارشناسان بر این باورند که احتمالاً قیمتهای کنونی نزدیک به سقف قیمت نفت در سالجاری میلادی خواهد بود؛ چراکه اوپک پلاس بهدنبال احیای نسبی تولید خود خواهد بود. بهطوری که معاون نخستوزیر روسیه اعلام کرده است که کشورهای عضو اوپک پلاس در ماههای مه تا ژوئیه عرضه نفت خود را بتدریج احیا میکنند و معنای آن افزایش عرضه نفت است. اگرچه واکسیناسیون برای بیماری کرونا در حال انجام و تقاضا نیز در حال رشد است اما افزایش عرضه نیز بزودی اتفاق خواهد افتاد. حتی برخی از تحلیلگران از احتمال شکلگیری مجدد جنگ قیمتی میان تولیدکنندگان خبر میدهند.
در این راستا، ریستاد انرژی با اشاره به جهش اخیر صادرات نفت خام ایران، بویژه به چین؛ افزایش موجودی نفت در بازار؛ تلاش روسیه و برخی از اعضای اوپک پلاس برای افزایش تولید نفت و مبهم بودن آینده تقاضای نفت احتمال داده است که بزودی شاهد ضعف در بازار نفت خواهیم بود.
در نگاهی بلندمدت تر، وود مکنزی نیز گزارش میدهد که احتمالاً در اواخر دهه جاری میلادی، قیمت نفت تحت سناریوگذار انرژی به 40 دلار در بشکه سقوط میکند و انتظار میرود که در 2050 قیمت نفت از 66 دلار فعلی به بشکهای 10 دلار برسد، چراکه تقاضا از 100 میلیون بشکه فعلی به 35 میلیون بشکه در روز سقوط خواهد کرد. این ارقام از فرصت محدود تولیدکنندگان نفت خام برای کسب سود و درآمد خبر میدهد.
بزرگترین صادرکنندگان نفت به چین
اما افزایش واردات نفت ایران به چین بر سهم بازار کدام کشورها اثر گذاشت؟ بررسیها نشان میدهد که این افزایش صادرات بر سهم بازار عربستان سعودی تأثیری نداشته است چراکه این کشور بهعنوان بزرگترین صادرکننده نفت به چین، به پالایشگاههای دولتی و پالایشگاههای خصوصی بزرگ نفت میفروشد. رویترز در گزارشی مینویسد: انتظار میرود خرید نفت چین از ایران ادامه پیدا کند زیرا شرکتهای خصوصی با فشار سیاسی چندانی برای رها کردن این خرید جذاب روبهرو نیستند.
اطلاعات رسمی گمرک چین، نشان میدهد که واردات نفت خام این کشور ماه گذشته روزانه 11.69 میلیون بشکه بوده که نسبت به سال گذشته 21 درصد افزایش داشته است. البته گفته میشود که این محاسبات شامل نفت ایران نبوده است.
رویترز در گزارشی دیگر مینویسد که افزایش عرضه نفت ایران به چین بازار نفت برزیل، آنگولا و روسیه را تحت تأثیر قرار داده و بخشی از این بازار نیز پیش از تحریمها متعلق به خود ایران بوده است.
دادهها نشان میدهد که به ترتیب روسیه، عربستان سعودی، عراق و عمان 4 صادرکننده رسمی نخست به چین بودهاند و احتمالاً ایران پس از این 4 کشور قرار میگیرد که البته در دادههای رسمی نامی از آن نیست.
شمارش معکوس برای ورود یک میلیون بشکه نفت ایران به بازار
مشخص نیست که مذاکرات برجامی ایران و امریکا چه زمانی به نتیجه میرسد اما هم چاههای نفت ایران آماده افزایش تولید هستند و هم ایران ذخایر نفتی قابل توجهی برای عرضه نفت به بازار دارد. اکنون یک چشم بازار به نفت ایران است و «مارکت واچ» در این باره مینویسد که یک میلیون بشکه نفت ایران آماده بازگشت فوری به بازار جهانی نفت است.
حالا باید منتظر ماند و دید که آیا این بازگشت به دوران رشد تقاضا (به سبب احیای تقاضای از دست رفته در دوران همهگیری کرونا) برمیخورد یا زودتر از آن اتفاق میافتد.
گزارش «ایران» از تعطیلی مدارس و مشکلات سرایدارها در نبود دانشآموزان
سرایدار؛ نگهبان تنهای مدرسه در روزهای کرونایی
هدی هاشمی
خبرنگار
این روزها تهران قرمز است و مدارس همچنان تعطیل، اما خیابانهای شهر شلوغ و پر رفتوآمد است، با اینکه اعلام شده دو هفته تعطیلی و محدودیت است و برخی مشاغل باید دورکاری و گروهی هم تعطیل باشند، اما در خیابان دماوند تهران همان جایی که مدرسه متوسطه اول دخترانه تشیع قرار دارد، وضعیت به گونهای دیگر است؛ چیزی شبیه عادی!
ترافیک ظهرگاهی چندان سنگین نیست و ماشینها پشتسر هم آرام در حرکتند. کرکره مغازههای اطراف مدرسه بالاست و همهشان باز هستند؛ از اغذیهفروشی گرفته تا داروى گیاهی و خشکشویی و کبابی و بنگاه املاک. تعدادی از کسبه بیرون از مغازههایشان ایستادهاند و با هم حرف میزنند. ماسک برخیهایشان از گوش آویزان است و چند تایی هم ماسک را زیر چانهشان قرار دادهاند. کنار در ورودی مدرسه چند ثانیه مکث کردم و از آنچه اطراف میگذرد، متحیر شدم. یاد آمار روزانه مرگومیر و تعداد خیرهکننده مبتلاها به کرونا افتادم. نگاهم به سوی وانت هندوانهفروشی چرخید که صاحبش بدون ماسک با مشتریها کلنجار میرفت. انگار نه انگار شرایط شهر بحرانی و سیاه است. بیمارستانها تخت خالى براى پذیرش ندارند و آمار مرگومیر و ابتلا هم بالا رفته است. حداقل در این خیابان، نه خبرى از رعایت پروتکل است و نه نظارتی برای اعمال محدودیتها. تنها جایى هم که یک سال و یک ماه است تعطیل شده همین مدارس هستند؛ مدتهاست سکوت جای هیاهوی دانشآموزان را گرفته و دیگر صدایی از حیاط مدرسه و کلاسهایش به گوش نمیرسد. در مدرسه نیمهباز است. قمرتاج خادمی (مادر مدرسه) کنار در اصلی مدرسه روی صندلی نشسته است.
داخل که میشوم، جواب سلامم را میدهد و میگوید: «بریم دفتر مدیر صحبت کنیم.» در مدرسه را میبندد و با دست اتاق خانم مدیر را نشان می دهد: «اخبار گفته که شرایط بدتر از این میشود؟ درسته.» به سختى قدم برمیدارد، انگار پایش توان همراهی ندارد. خانم خادمی ٦٢ سال دارد و ٢٠ سالی هم میشود که سرایدار یا مادر مدرسه است. ماسکش اجازه نمیدهد که صورتش را کامل ببینم اما خط و خطوط پیشانی و چشمانش میگوید که او روزگار سختی را پشت سر گذاشته است. میپرسم که کار سرایداری برای شما در این سن و سال سخت نیست، او میگوید: «مجبور که باشید، انجامش میدهید. چارهای نیست همین که کار دارم و توان کار کردن، هزار بار خدا را شکر میکنم.» به دفتر مدیر که میرسیم، خیالش راحت میشود. به آرامی روی یکی از صندلیها روبهروی حیاط مدرسه مینشیند، نگاهش هم به بیرون است. محو تماشای سوت و کوری حیاط شده، از حرفهایش معلوم است که دلش برای سروصدای بچهها، شیطنتهای گاه و بیگاهشان تنگ شده: «مدرسه بدون دانشآموز خیلی دلگیر است، حضور بچهها صفای دیگری دارد. درسته که وقتی بچهها بودند کارم بیشتر بود. مجبور بودم کلاسها و حیاط را هر روز جارو بزنم. آزمایشگاه و دفتر و سرویس بهداشتی را تمیز کنم. حواسم به دانشآموزان بود و اصلاً وقت چای خوردن هم نداشتم اما دلم با بچهها خوش بود. الان که نیستند، میگویم ای کاش زودتر کلاسها حضوری شود. اصلاً مگر مدرسه بدون دانشآموز میشود.»
رابطه عاطفی دانشآموزان با مادر مدرسه
همزمان سیمین نجفی، مدیر مدرسه حرفهای خانم خادمی را تکمیل میکند:«رابطه خیلی خوبی بین دانشآموزان و مادر مدرسه است، هر کاری داشتند به خانم خادمی میگفتند حتی برای خرید از بوفه هم از ایشان پول قرض میگرفتند. مشکلاتشان را در خانه یا مدرسه به خانم خادمی میگفتند و اگر شیطنتهایی هم که میکردند ایشان میفهمید. کلاً باید حواسمان به رفتوآمد دخترها باشد اینکه با کی میروند و با کی میآیند اینها وظیفه خانم خادمی بود.»خانم خادمی با اینکه سرایدار است، اما وظیفه تمیز کردن مدرسه را هم دارد. مدرسه کوچک و ٥٠ سال سابقه ساخت است. دو طبقه دارد با ٨ کلاس. برخی از اتاقها دورتادور حیاط قرار گرفته و بالای سردر هر اتاق هم نوشته شده، «اتاق دبیران»، «اتاق مشاور»، «نمازخانه»، «آزمایشگاه». آن روزهایی که آموزش حضوری بود، خانم خادمی مجبور بود بعد از تعطیلی مدرسه همه کلاسها و سرویس بهداشتی را تمیز کند. حالا که آموزش مجازی شده او فقط هر روز حیاط مدرسه را جارو میزند: «کارم سخت است، فکرش را بکنید تنهایی میزهای سنگین مدرسه را جابهجا میکنم، آنقدر در این سالها میز و صندلی و کمد بلند کردم که کمردرد شدید گرفتم، دو بار هم عمل کردم. روزهایی که مریض میشوم عروسم کار مدرسه را انجام میدهد. راستش روزهایی که بیمارم اصلاً با این سن نمیتوانم کار کنم. تازه شب و روز باید مراقب مدرسه باشم با کوچکترین صدایی بلند میشوم که نکند کسی وارد مدرسه شود. نگهبان مدرسه هستم با این همه سختی کار دوست دارم صدای بچهها در مدرسه بپیچد.» خانم خادمی بابت همه این کارها دو میلیون و ٣٠٠ هزار تومان میگیرد: «حقوقمان خیلی کم است. متأسفانه سرایدارها هیچ مزایای اضافی ندارند. اما چارهای نیست. ما به سختی زندگی را میچرخانیم. با این کار سنگین هزار جور مریضی میگیریم اما حقوقمان همان است. تنها خوبیش این است که اجارهخانه نمیدهم در همین اتاق روبهروی دفتر با همسرم زندگی میکنم.»
حقوقمان کم است اما قناعت میکنیم
«سکوت مدرسه برای آنهایی که در مدرسه کار میکنند، آزاردهنده است. فرقی نمیکند که مدیر و معلم باشد یا ناظم و سرایدار...» این حرفها را کبرى عباسی سرایدار دبیرستان پسرانه رشد چند باری تکرار میکند. خانم عباسی زن سن و سالداری است که چروک روی صورت و دستهای پینهبستهاش نشان از سن بالایش دارد. او به همراه دخترش آمدهاند به استقبالم. ٢٠ سالی میشود که با بچهها کار میکند اما ١٦ سال برایش بیمه رد کردهاند.٦٣ سال دارد و با این سن و سال دو شیفت هم کار میکند تا خرج زندگی را دربیاورد. او صبحها در اداره آموزش و پرورش نیروی خدماتی است و عصرها هم سرایدار مدرسه پسرانه رشد. مدرسه ٣٢٠ دانشآموز و ٩ کلاس درس دارد. کار صبحها با یک خدمتگزار آقا است و عصرها هم این مادر مدرسه است که حیاط و سرویس بهداشتی را تمیز میکند، او میگوید: «همسرم سال ٨١ فوت کرد. من هم برای اینکه خرج دو تا بچهام را دربیاورم، به تهران آمدم. در باشگاه فرهنگیان کار پیدا کردم از صبح تا شب با پسرها و دخترهای دانشآموز سروکله میزدم. کار در مدرسه دخترانه یا پسرانه برای من فرقی ندارد اما پسرها مغرورتر و حرف گوشکنتر هستند. به دخترها تا حرف میزنم، بهشان برمیخورد.»
ماسکش را پایین میآورد و وقتی حرف میزند دندانهای نداشتهاش معلوم میشود. او از این روزهای سکوت مدرسه میگوید: «مدرسه تعطیل شده واقعاً غصه دارم. چی بود این بیماری. الان اگر پسرها بودند مگر میشد نشست. من با بچهها زندهام گاهی وقتها میگویند در مدرسه جایی برای تو نیست دلم میشکند اگر کارم را بگیرند دق میکنم. خیلی هم کار میکنم. بیمار هم میشوم سر کار میروم. میترسم خرجم قطع شود. خانم عباسی در خانه ٥٠ متری کنار در حیاط زندگی میکند. او میگوید: «مشکل مسکن داشتم. حقوقم زیاد نیست که کرایه خانه بدهم این مدرسه هم سرایدار نداشت اداره من را اینجا فرستاد.» در ادامه از خستگیهای کاریش میگوید؛ «البته که خدا قوت میدهد اما خسته میشوم. سنم بالاست. چارهای هم ندارم. تمیز کردن کلاسها سخت نیست اما جابهجا کردن میز، نیمکت و یخچال خیلی سخت است خیلی اذیت میشوم اما چارهای نیست باید زندگی کنیم. بهخاطر سنم چند باری کمردرد گرفتم رفتم فیزیوتراپی کردم معدهدرد دارم. با این حال همیشه سرکارم حاضر شدم. نمیتوانم شغلم را از دست بدم. حقوقم هم کم است اما همین که هست باز شکر خدا. قناعت میکنم ما سرایدارها با قناعت زندگی میکنیم. چیزهایی را که لازم نیست نمی گیریم و کمتر میخوریم. حرفی هم نمیشود زد.»
پیگیری افزایش حقوق سرایداران
ناصر سلیمانزاده، رئیس مرکز برنامهریزی منابع انسانی و امور اداری آموزش و پرورش در گفتوگو با «ایران» درباره افزایش حقوق نیروهای خدماتی آموزش و پرورش میگوید: حدود ٦٠ هزار نیروی خدماتی از سرایدار، خدمتگزار، باغبان، آشپز و راننده در آموزش و پرورش مشغول فعالیت هستند، این افراد بیمه وزارتخانه هستند. قانون دیگر اجازه جذب نیروی خدماتی را نمیدهد و ما هم از شرکتها این نیروها را میگیریم. به شرکتها هم گفتیم که نیروها را بیمه کنند تا مشکلی برای فرد پیش نیاید اما طبق قانون ما برای افزایش حقوق کاری نمیتوانیم انجام دهیم، قانون باید این اختیار را به وزارت آموزش و پرورش دهد البته درباره افزایش حقوق سازمان اداری و استخدامی و شورای حقوق و دستمزد پیگیری میکنند و ما هم پیگیریم.
او میافزاید: خدمتگزاران شرایط کاری سختی دارند. برای همین وقتی نیروی شرکتی جذب میکنیم به آن شرکت تأکید میکنیم حق و حقوق فرد را رعایت کند و ما هم بررسی میکنیم.
کارشناسان درگفتوگو با «ایران» دلایل تداوم روند نزولی بورس را تحلیل میکنند
صفآرایی بازار سرمایه و پول
سیاوش رضایی
خبرنگار
بازار سهام ایران پس از رکوردشکنیهایی تاریخی پیاپی در 4 ماهه نخست سال گذشته از 20 مرداد ماه با شرایط متفاوتی روبهرو شد که با وجود افت و خیزها، همچنان جو منفی در این بازار حاکم است بهطوری که در فروردین ماه جاری نیز اکثر روزهای کاری بورس تهران منفی بود.
حال درخصوص عواملی که باعث شده است تا بازار سهام با 57 میلیون سهامدار از روزهای طلایی خود فاصله بگیرد و موجب زیان سهامداران خرد و تازه وارد شود، نظرات مختلفی وجود دارد. دراین میان طی ماههای اخیر، برخی کارشناسان و مسئولان بازار سرمایه نوک پیکان اتهام را بهسمت بازار پول و سیاستهای پولی نشانه رفتهاند و این درحالی است که متخصصان بازار پول و مسئولان این حوزه اعتقاد دارند که ریزش مداوم بورس هیچ ارتباطی به رویکردهای بازار پول ندارد.
دربالاترین سطح، وزیراقتصاد و سپس رئیس سازمان بورس از تأثیرات نرخ بهره و تغییرات آن در روند نزولی شاخص بورس گفتند و کارشناسان بازار سرمایه نیز یکی از علل اصلی ریزش شاخص را سیاستهای پولی معرفی میکنند. بهگفته این کارشناسان، تلاش بانک مرکزی برای افزایش نرخ بهره بین بانکی را که منجر به رشد نرخ سود بانکی شده است در وضعیت این روزهای بورس مؤثر میدانند. ضمن اینکه نحوه فروش اوراق دولتی درقالب عملیات بازار باز را نیز در این خصوص دخیل میدانند.
طی ماههای اخیر مسئولان بازارسرمایه تلاش زیادی برای احیای بازار انجام دادهاند که درمصوبات متعدد شورای عالی بورس مشاهده میشود. درهمین راستا، دراواخر سال گذشته، مسئولان تصمیم گرفتند تا با استفاده از مکانیسم دامنه نوسان نامتقارن (2 درصد منفی تا 6 درصد مثبت) آرامش را به بازار برگردانند؛ تصمیمی که قرار است از ابتدای اردیبهشت ماه امسال دوباره تغییر کند و اندکی از نامتقارن بودن آن کاسته شود بهگونهای که این دامنه به منفی 3 درصد تا مثبت 6 درصد تغییر میکند و درماههای آتی نیز اصلاح آن ادامه خواهد داشت. دراین خصوص بسیاری از کارشناسان بازار اعتقاد دارند که دامنه نوسان نامتقارن هرچند از ریزشهای شدید شاخص جلوگیری کرده است، اما با کاهش شاخص نقدشوندگی بازار، لطمه دیگری به بازار وارد کرده است.
درحالی که درابتدای سال گذشته، شاخص روند صعودی پرشتابی داشت، شاخص کل بورس تهران ازابتدای سالجاری تا روز گذشته با افت 82 هزار و 929 واحدی معادل 6.3 درصد همراه شده است. درآخرین روز کاری سال گذشته شاخص یک میلیون و 307 هزار و 707 واحد بود که دیروز این عدد به یک میلیون و 224 هزار و 778 واحد رسید.
ردپای سیاستهای پولی در روند منفی بورس
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه درگفتوگو با «ایران» اعتقاد دارد که سیاستهای پولی، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر بازارسرمایه اثرمنفی گذاشته است. به گفته وی یکی از عواملی که به بورس آسیب وارد کرده، انتشار و فروش اوراق دولتی از طریق بازار سرمایه است که درقالب عملیات بازار باز و به منظور پوشش کسری بودجه درحال انجام است.
وی با اشاره به اینکه برخی کارشناسان، فروش اوراق را از استقراض دولت از بانک مرکزی بهتر میدانند، افزود: این درحالی است که فروش اوراق نیز نوعی از استقراض محسوب میشود که باعث رشد نقدینگی و تورم میشود. علاوه براین، مکلف کردن بانکها و نهادهای بزرگ به خرید اوراق دولتی باعث شده است تا توان بازارسازی این شرکتها در بورس کاهش یابد.
وی ادامه داد: دربرنامه فروش اوراق ، ابزار اصلی بازارسرمایه است بدین ترتیب بورس بهعنوان یک ابزار برای این سیاست مورد استفاده قرارگرفته که تبعات منفی زیادی برای این بازار به همراه داشته است.
آقابزرگی تأکید کرد: هرچند فروش اوراق با این استدلال که موجب کاهش نرخ بهره میشود، درحال انجام است، اما درعمل موجب افزایش نرخ بهره شده است. دراین میان نرخ بهره و شاخص بورس رابطه معکوس باهم دارند به این معنا که رشد نرخ بهره باعث کاهش جذابیت بورس میشود.
وی اضافه کرد: این درشرایطی است که اکثراوراق منتشر شده با نرخ سود بالاتری از نرخ اسمی به فروش میرسد به طوری که برخی شرکتها بهصورت غیررسمی این اوراق را با 5 تا 6 درصد سود بالاتر خریداری میکنند که منجر به رشد نرخ بهره و فشار به بورس میشود.
این کارشناس بازارسرمایه درادامه گفت: هدف دیگر انتشار اوراق کاهش قیمت تمام شده پول بخصوص برای تولید است، اما تمام متقاضیان، تسهیلات بانکی را با نرخ 27 تا 28 درصد دریافت میکنند. درواقع حتی کاهش نرخ بهره (حداقل درکوتاه مدت) باعث کاهش نرخ سود تسهیلات نمیشود. وی اظهارکرد: بدین ترتیب هم اکنون بازارسرمایه ابزاری برای اجرای سیاستهای پولی و مالی دولت شده است.
آقابزرگی همچنین با اشاره به نقش پررنگ بانک مرکزی دراتخاذ سیاستهای اقتصادی گفت: در شورای عالی بورس وزیراقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی مؤثرترین اعضا هستند. شورای پول و اعتبار نیزبه ریاست رئیس کل بانک مرکزی فعالیت میکند و در هیأت دولت نیز رئیس کل بانک مرکزی حضور دارد و این درحالی است که رئیس سازمان بورس چنین نقشی ندارد به طوری که دردولت هیچ نقشی ندارد.
وی درپایان با اشاره به نامه اخیر رئیس سازمان بورس به رئیس کل بانک مرکزی درخصوص نرخ تسعیر ارز اظهارکرد: درحالی که نرخ تسعیر ارز برای بانکها حدود 11 هزارتومان تعیین شده نرخ سامانه نیما به 22 هزارتومان میرسد که باعث زیان شرکتهای بورسی شده است و برهمین اساس سازمان بورس خواستار اصلاح این نرخ شده است.
ریزش بورس ارتباطی به بازارپول ندارد
در مقابل احمد مجتهد، کارشناس بانکی و رئیس اسبق پژوهشکده پولی و بانکی درگفتوگو با «ایران» نظر دیگری دارد. وی معتقد است که سیاستهای پولی هیچ تأثیری در روند نزولی بازار سرمایه نداشته است. وی با اشاره به اینکه بازار پول و سرمایه تبادل منابع قابل توجهی با هم دارند، گفت: اما اینکه گفته میشود، ریزش بورس بهدلیل تصمیمات اتخاذ شده در بازار پول است، حرف درستی نیست.
وی توضیح داد: وزارت اقتصاد با همکاری بانک مرکزی برنامه فروش اوراق را انجام میدهد و دراین راستا، بانکهای دولتی و خصوصی نیز مکلف شدهاند تا 3 درصد از سپرده خود را به خرید اوراق اختصاص دهند که بدین ترتیب بخشی از تأمین مالی بازار سرمایه توسط بانکها انجام میشود، اما این موضوع هیچ ارتباطی به خروج سرمایه سهامداران خرد از بورس ندارد.
وی تأکید کرد: علاوه براین، بانکها و مؤسسات اعتباری از طریق عملیات بازارگردانی منابع قابل توجهی را دراختیار بازار سرمایه قراردادهاند. مجتهد درباره دلایل ریزش بورس درماههای اخیرافزود: دلیل اصلی ریزش بورس به بدبینی سهامداران مربوط میشود. سهامداران حقیقی و خرد در دوره رونق به امید کسب سود کوتاه مدت وارد این بازار شدند، اما با تغییر شرایط ناامید شدهاند و درحال خروج از بورس هستند.
وی ادامه داد: عمده سرمایهای که از بورس خارج شده بهدلیل رکود بازارهایی مانند ارز و طلا راهی سپردههای بانکی شده است و صاحبان سرمایه درانتظار نتیجه تحولات سیاسی کشور هستند تا بازاری را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند. رئیس اسبق پژوهشکده پولی و بانکی درپایان تأکید کرد: علاوه براین، نگاهی به نرخ بهره بانکی و همچنین اوراق دولتی نشان میدهد که فاصله زیادی با نرخ تورم دارد. هم اکنون نرخ سود سپردههای بانکی 18 درصد و نرخ بهره اوراق 20 تا 21 درصد است که با نرخ تورم جاری اختلاف زیادی دارد. این درحالی است که منطق حکم میکند که نرخ بهره هم اکنون حدود 28 درصد باشد. برهمین اساس، این که نرخ بهره افزایش یافته و موجب خروج سرمایه از بورس شده است، تصور درستی نیست.
خبرنگار
بازار سهام ایران پس از رکوردشکنیهایی تاریخی پیاپی در 4 ماهه نخست سال گذشته از 20 مرداد ماه با شرایط متفاوتی روبهرو شد که با وجود افت و خیزها، همچنان جو منفی در این بازار حاکم است بهطوری که در فروردین ماه جاری نیز اکثر روزهای کاری بورس تهران منفی بود.
حال درخصوص عواملی که باعث شده است تا بازار سهام با 57 میلیون سهامدار از روزهای طلایی خود فاصله بگیرد و موجب زیان سهامداران خرد و تازه وارد شود، نظرات مختلفی وجود دارد. دراین میان طی ماههای اخیر، برخی کارشناسان و مسئولان بازار سرمایه نوک پیکان اتهام را بهسمت بازار پول و سیاستهای پولی نشانه رفتهاند و این درحالی است که متخصصان بازار پول و مسئولان این حوزه اعتقاد دارند که ریزش مداوم بورس هیچ ارتباطی به رویکردهای بازار پول ندارد.
دربالاترین سطح، وزیراقتصاد و سپس رئیس سازمان بورس از تأثیرات نرخ بهره و تغییرات آن در روند نزولی شاخص بورس گفتند و کارشناسان بازار سرمایه نیز یکی از علل اصلی ریزش شاخص را سیاستهای پولی معرفی میکنند. بهگفته این کارشناسان، تلاش بانک مرکزی برای افزایش نرخ بهره بین بانکی را که منجر به رشد نرخ سود بانکی شده است در وضعیت این روزهای بورس مؤثر میدانند. ضمن اینکه نحوه فروش اوراق دولتی درقالب عملیات بازار باز را نیز در این خصوص دخیل میدانند.
طی ماههای اخیر مسئولان بازارسرمایه تلاش زیادی برای احیای بازار انجام دادهاند که درمصوبات متعدد شورای عالی بورس مشاهده میشود. درهمین راستا، دراواخر سال گذشته، مسئولان تصمیم گرفتند تا با استفاده از مکانیسم دامنه نوسان نامتقارن (2 درصد منفی تا 6 درصد مثبت) آرامش را به بازار برگردانند؛ تصمیمی که قرار است از ابتدای اردیبهشت ماه امسال دوباره تغییر کند و اندکی از نامتقارن بودن آن کاسته شود بهگونهای که این دامنه به منفی 3 درصد تا مثبت 6 درصد تغییر میکند و درماههای آتی نیز اصلاح آن ادامه خواهد داشت. دراین خصوص بسیاری از کارشناسان بازار اعتقاد دارند که دامنه نوسان نامتقارن هرچند از ریزشهای شدید شاخص جلوگیری کرده است، اما با کاهش شاخص نقدشوندگی بازار، لطمه دیگری به بازار وارد کرده است.
درحالی که درابتدای سال گذشته، شاخص روند صعودی پرشتابی داشت، شاخص کل بورس تهران ازابتدای سالجاری تا روز گذشته با افت 82 هزار و 929 واحدی معادل 6.3 درصد همراه شده است. درآخرین روز کاری سال گذشته شاخص یک میلیون و 307 هزار و 707 واحد بود که دیروز این عدد به یک میلیون و 224 هزار و 778 واحد رسید.
ردپای سیاستهای پولی در روند منفی بورس
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه درگفتوگو با «ایران» اعتقاد دارد که سیاستهای پولی، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر بازارسرمایه اثرمنفی گذاشته است. به گفته وی یکی از عواملی که به بورس آسیب وارد کرده، انتشار و فروش اوراق دولتی از طریق بازار سرمایه است که درقالب عملیات بازار باز و به منظور پوشش کسری بودجه درحال انجام است.
وی با اشاره به اینکه برخی کارشناسان، فروش اوراق را از استقراض دولت از بانک مرکزی بهتر میدانند، افزود: این درحالی است که فروش اوراق نیز نوعی از استقراض محسوب میشود که باعث رشد نقدینگی و تورم میشود. علاوه براین، مکلف کردن بانکها و نهادهای بزرگ به خرید اوراق دولتی باعث شده است تا توان بازارسازی این شرکتها در بورس کاهش یابد.
وی ادامه داد: دربرنامه فروش اوراق ، ابزار اصلی بازارسرمایه است بدین ترتیب بورس بهعنوان یک ابزار برای این سیاست مورد استفاده قرارگرفته که تبعات منفی زیادی برای این بازار به همراه داشته است.
آقابزرگی تأکید کرد: هرچند فروش اوراق با این استدلال که موجب کاهش نرخ بهره میشود، درحال انجام است، اما درعمل موجب افزایش نرخ بهره شده است. دراین میان نرخ بهره و شاخص بورس رابطه معکوس باهم دارند به این معنا که رشد نرخ بهره باعث کاهش جذابیت بورس میشود.
وی اضافه کرد: این درشرایطی است که اکثراوراق منتشر شده با نرخ سود بالاتری از نرخ اسمی به فروش میرسد به طوری که برخی شرکتها بهصورت غیررسمی این اوراق را با 5 تا 6 درصد سود بالاتر خریداری میکنند که منجر به رشد نرخ بهره و فشار به بورس میشود.
این کارشناس بازارسرمایه درادامه گفت: هدف دیگر انتشار اوراق کاهش قیمت تمام شده پول بخصوص برای تولید است، اما تمام متقاضیان، تسهیلات بانکی را با نرخ 27 تا 28 درصد دریافت میکنند. درواقع حتی کاهش نرخ بهره (حداقل درکوتاه مدت) باعث کاهش نرخ سود تسهیلات نمیشود. وی اظهارکرد: بدین ترتیب هم اکنون بازارسرمایه ابزاری برای اجرای سیاستهای پولی و مالی دولت شده است.
آقابزرگی همچنین با اشاره به نقش پررنگ بانک مرکزی دراتخاذ سیاستهای اقتصادی گفت: در شورای عالی بورس وزیراقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی مؤثرترین اعضا هستند. شورای پول و اعتبار نیزبه ریاست رئیس کل بانک مرکزی فعالیت میکند و در هیأت دولت نیز رئیس کل بانک مرکزی حضور دارد و این درحالی است که رئیس سازمان بورس چنین نقشی ندارد به طوری که دردولت هیچ نقشی ندارد.
وی درپایان با اشاره به نامه اخیر رئیس سازمان بورس به رئیس کل بانک مرکزی درخصوص نرخ تسعیر ارز اظهارکرد: درحالی که نرخ تسعیر ارز برای بانکها حدود 11 هزارتومان تعیین شده نرخ سامانه نیما به 22 هزارتومان میرسد که باعث زیان شرکتهای بورسی شده است و برهمین اساس سازمان بورس خواستار اصلاح این نرخ شده است.
ریزش بورس ارتباطی به بازارپول ندارد
در مقابل احمد مجتهد، کارشناس بانکی و رئیس اسبق پژوهشکده پولی و بانکی درگفتوگو با «ایران» نظر دیگری دارد. وی معتقد است که سیاستهای پولی هیچ تأثیری در روند نزولی بازار سرمایه نداشته است. وی با اشاره به اینکه بازار پول و سرمایه تبادل منابع قابل توجهی با هم دارند، گفت: اما اینکه گفته میشود، ریزش بورس بهدلیل تصمیمات اتخاذ شده در بازار پول است، حرف درستی نیست.
وی توضیح داد: وزارت اقتصاد با همکاری بانک مرکزی برنامه فروش اوراق را انجام میدهد و دراین راستا، بانکهای دولتی و خصوصی نیز مکلف شدهاند تا 3 درصد از سپرده خود را به خرید اوراق اختصاص دهند که بدین ترتیب بخشی از تأمین مالی بازار سرمایه توسط بانکها انجام میشود، اما این موضوع هیچ ارتباطی به خروج سرمایه سهامداران خرد از بورس ندارد.
وی تأکید کرد: علاوه براین، بانکها و مؤسسات اعتباری از طریق عملیات بازارگردانی منابع قابل توجهی را دراختیار بازار سرمایه قراردادهاند. مجتهد درباره دلایل ریزش بورس درماههای اخیرافزود: دلیل اصلی ریزش بورس به بدبینی سهامداران مربوط میشود. سهامداران حقیقی و خرد در دوره رونق به امید کسب سود کوتاه مدت وارد این بازار شدند، اما با تغییر شرایط ناامید شدهاند و درحال خروج از بورس هستند.
وی ادامه داد: عمده سرمایهای که از بورس خارج شده بهدلیل رکود بازارهایی مانند ارز و طلا راهی سپردههای بانکی شده است و صاحبان سرمایه درانتظار نتیجه تحولات سیاسی کشور هستند تا بازاری را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند. رئیس اسبق پژوهشکده پولی و بانکی درپایان تأکید کرد: علاوه براین، نگاهی به نرخ بهره بانکی و همچنین اوراق دولتی نشان میدهد که فاصله زیادی با نرخ تورم دارد. هم اکنون نرخ سود سپردههای بانکی 18 درصد و نرخ بهره اوراق 20 تا 21 درصد است که با نرخ تورم جاری اختلاف زیادی دارد. این درحالی است که منطق حکم میکند که نرخ بهره هم اکنون حدود 28 درصد باشد. برهمین اساس، این که نرخ بهره افزایش یافته و موجب خروج سرمایه از بورس شده است، تصور درستی نیست.
زلزله پشت زلزله
گروه حوادث/ وقوع زلزله ۵.۹ ریشتری صبح دیروز که در حوالی بندر گناوه در استان بوشهر رخ داد و چندین پسلرزه با شدت 4.5 و 3.9 ریشتر نیز به همراه داشت به 10 روستا خسارت وارد کرد و 5 مصدوم بر جا گذاشت. شدت این زمینلرزه به حدی بود که در استانهای فارس و خوزستان نیز احساس شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این زمینلرزه ساعت 11 و 11 دقیقه صبح یکشنبه در عمق 10 کیلومتری زمین رخ داد. این زلزله باعث قطعی برق، تلفن ثابت و اینترنت در شهر گناوه و وحشت مردم شد که ساعتی بعد با وصل شدن آب و برق و گاز این مشکل در شهرستان گناوه برطرف شد. براساس گزارشهای دریافتی از شهر گناوه، مردم تا ساعتها از ترس پسلرزهها در خیابانها بهسر میبردند.
محمدحسین قوسیان مقدم، سخنگوی هلالاحمر در آخرین توضیحات خود درباره این زلزله به «ایران» گفت: تاکنون حدود 10 روستا در مرکز وقوع زلزله دچار خساراتی از جمله ترکخوردگی دیوارها، تخریب منازل و آسیبدیدگی برخی آثار تاریخی شده و 5 نفر - 4 نفر در گناوه و یک نفر در دیلم - مصدوم شدهاند. البته چند نفری هم مصدوم سطحی داشتهایم که در حین فرار آسیب دیده اند. همچنین ۵۲۰۰ تخته چادر آماده است تا در صورت نیاز توزیع شود. وی افزود بیشترین آسیب به دو روستای گمارون با 75 خانوار ساکن و روستای فخرآوری با 100 خانوار وارد شده است. بعد از وقوع زلزله اصلی 15 پس لرزه رخ داده که برخی از پس لرزه ها بیش از 4 ریشتر شدت داشته اند.
دستور معاون اول رئیس جمهوری برای رسیدگی فوری
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری نیز ظهر روز یکشنبه در تماسی تلفنی با استاندار بوشهر در جریان آخرین وضعیت مناطق زلزلهزده بویژه بندر گناوه قرار گرفت و دستورات لازم برای رسیدگیهای اولیه و فوری به آسیبدیدگان این حادثه را صادر کرد.
وی در این تماس تلفنی بر بهکارگیری کلیه امکانات برای رسیدگیهای لازم و درمان مصدومان حادثه تأکید کرد. همچنین ضرورت آمادگی مدیریت بحران استان را خاطرنشان کرد و خواستار اعزام تیمهای ارزیاب، بررسی خسارات وارد شده و ارائه کمکهای اولیه به مردم شد.
ریزش کوه های منطقه
غلامرضا حاجیانی مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان بوشهر نیز گفت: باید نتایج ارزیابیهای اولیه مشخص شود و بعد تیمها مستقر میشوند تا بتوانند کار رساندن آذوقه و سایر اقدامات کمکرسانی و امدادی را به خانواده های آسیب دیده انجام دهند.
به گفته اهالی شهرستان، در روستای محمدصالحی و اطراف آن، ترکخوردگی بعضی منازل گزارش شده و نیروهای راهداری و هلالاحمر در آمادهباش هستند. یکی از ساکنان مناطق زلزلهزده هم گزارش داده است گلهای زیر آوار ناشی از زلزله در کوهستان «شول» مانده و تلاش اهالی برای کمک به این دامدار موفق نبوده است. بر اثر این زلزله کوه های اطراف گناوه از جمله کوه گمارون ریزش کرد.
ثبت 15 پسلرزه
سازمان اورژانس کشور نیز در گزارش جدیدی اعلام کرد: تاکنون بیش از 15پسلرزه در منطقه ثبت شده است. اورژانس هوایی، اتوبوس آمبولانس و تیم واکنش سریع سلامت در اولین دقایق به محل اعزام شده است.مجتبی خالدی، سخنگوی سازمان اورژانس کشور با اشاره به زمینلرزه 9/5 ریشتری بوشهر اظهار کرد: ۵٠ آمبولانس از استانهای همجوار، پنج اتوبوس آمبولانس و سه بیمارستان صحرایی از شهرکرد، شیراز و اصفهان در حالت آمادهباش هستند. ضمن اینکه دیوارهای یک پایگاه اورژانس ترک برداشته است.
بررسی وضعیت آسیبدیدگی آثار تاریخی
پس از وقوع زمینلرزه بندر گناوه، کارشناسان میراث فرهنگی برای بررسی وضعیت آسیبدیدگی آثار تاریخی در کانون زلزله عازم منطقه شدند.نصرالله ابراهیمی، معاون میراث فرهنگی استان بوشهر در اینباره گفت: در بررسیهای اولیه گزارشی مبنی بر آسیب و تخریب آثار بر اثر این زمینلرزه در نزدیکی کانون زلزله که شهرستان گناوه بوده اعلام نشده و در دیگر شهرستانها هم با اعزام کارشناسان میراث فرهنگی در محل، جزئیات خسارات احتمالی در حال بررسی است.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این زمینلرزه ساعت 11 و 11 دقیقه صبح یکشنبه در عمق 10 کیلومتری زمین رخ داد. این زلزله باعث قطعی برق، تلفن ثابت و اینترنت در شهر گناوه و وحشت مردم شد که ساعتی بعد با وصل شدن آب و برق و گاز این مشکل در شهرستان گناوه برطرف شد. براساس گزارشهای دریافتی از شهر گناوه، مردم تا ساعتها از ترس پسلرزهها در خیابانها بهسر میبردند.
محمدحسین قوسیان مقدم، سخنگوی هلالاحمر در آخرین توضیحات خود درباره این زلزله به «ایران» گفت: تاکنون حدود 10 روستا در مرکز وقوع زلزله دچار خساراتی از جمله ترکخوردگی دیوارها، تخریب منازل و آسیبدیدگی برخی آثار تاریخی شده و 5 نفر - 4 نفر در گناوه و یک نفر در دیلم - مصدوم شدهاند. البته چند نفری هم مصدوم سطحی داشتهایم که در حین فرار آسیب دیده اند. همچنین ۵۲۰۰ تخته چادر آماده است تا در صورت نیاز توزیع شود. وی افزود بیشترین آسیب به دو روستای گمارون با 75 خانوار ساکن و روستای فخرآوری با 100 خانوار وارد شده است. بعد از وقوع زلزله اصلی 15 پس لرزه رخ داده که برخی از پس لرزه ها بیش از 4 ریشتر شدت داشته اند.
دستور معاون اول رئیس جمهوری برای رسیدگی فوری
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری نیز ظهر روز یکشنبه در تماسی تلفنی با استاندار بوشهر در جریان آخرین وضعیت مناطق زلزلهزده بویژه بندر گناوه قرار گرفت و دستورات لازم برای رسیدگیهای اولیه و فوری به آسیبدیدگان این حادثه را صادر کرد.
وی در این تماس تلفنی بر بهکارگیری کلیه امکانات برای رسیدگیهای لازم و درمان مصدومان حادثه تأکید کرد. همچنین ضرورت آمادگی مدیریت بحران استان را خاطرنشان کرد و خواستار اعزام تیمهای ارزیاب، بررسی خسارات وارد شده و ارائه کمکهای اولیه به مردم شد.
ریزش کوه های منطقه
غلامرضا حاجیانی مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان بوشهر نیز گفت: باید نتایج ارزیابیهای اولیه مشخص شود و بعد تیمها مستقر میشوند تا بتوانند کار رساندن آذوقه و سایر اقدامات کمکرسانی و امدادی را به خانواده های آسیب دیده انجام دهند.
به گفته اهالی شهرستان، در روستای محمدصالحی و اطراف آن، ترکخوردگی بعضی منازل گزارش شده و نیروهای راهداری و هلالاحمر در آمادهباش هستند. یکی از ساکنان مناطق زلزلهزده هم گزارش داده است گلهای زیر آوار ناشی از زلزله در کوهستان «شول» مانده و تلاش اهالی برای کمک به این دامدار موفق نبوده است. بر اثر این زلزله کوه های اطراف گناوه از جمله کوه گمارون ریزش کرد.
ثبت 15 پسلرزه
سازمان اورژانس کشور نیز در گزارش جدیدی اعلام کرد: تاکنون بیش از 15پسلرزه در منطقه ثبت شده است. اورژانس هوایی، اتوبوس آمبولانس و تیم واکنش سریع سلامت در اولین دقایق به محل اعزام شده است.مجتبی خالدی، سخنگوی سازمان اورژانس کشور با اشاره به زمینلرزه 9/5 ریشتری بوشهر اظهار کرد: ۵٠ آمبولانس از استانهای همجوار، پنج اتوبوس آمبولانس و سه بیمارستان صحرایی از شهرکرد، شیراز و اصفهان در حالت آمادهباش هستند. ضمن اینکه دیوارهای یک پایگاه اورژانس ترک برداشته است.
بررسی وضعیت آسیبدیدگی آثار تاریخی
پس از وقوع زمینلرزه بندر گناوه، کارشناسان میراث فرهنگی برای بررسی وضعیت آسیبدیدگی آثار تاریخی در کانون زلزله عازم منطقه شدند.نصرالله ابراهیمی، معاون میراث فرهنگی استان بوشهر در اینباره گفت: در بررسیهای اولیه گزارشی مبنی بر آسیب و تخریب آثار بر اثر این زمینلرزه در نزدیکی کانون زلزله که شهرستان گناوه بوده اعلام نشده و در دیگر شهرستانها هم با اعزام کارشناسان میراث فرهنگی در محل، جزئیات خسارات احتمالی در حال بررسی است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سلام ایران
-
ارتش به کمک «سلامت» آمد
-
موج سیاه کرونا
-
تداوم حمایت مالیاتی از بنگاههای اقتصادی در دوره کرونا
-
کامبک رؤیایی پرسپولیس
-
آیا کرونا «برساخت اجتماعی» در ایران است؟
-
وحدت ملی حول دیپلماسی
-
عقبنشینی بایدن مقابل مهاجران
-
تشنگی حیات وحش ایران در سال بیباران 1400
-
واکسیناسیون کرونا رایگان است
-
کاش خانه ما هم بهارخواب داشت
-
یک میلیون بشکه نفت دیگر آماده ورود به بازار
-
سرایدار؛ نگهبان تنهای مدرسه در روزهای کرونایی
-
صفآرایی بازار سرمایه و پول
-
زلزله پشت زلزله
اخبارایران آنلاین